مجامله
/mojAmele/
مترادف مجامله: تملق گویی، مجیزگویی، چرب زبانی، زبان بازی ، خوش رفتاری، مجاملت
متضاد مجامله: مجاهلت، مجاهله
برابر پارسی: چرب زبانی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] با کسی نیکویی و خوش رفتاری کردن.
پیشنهاد کاربران
مجامله یعنی بازی کردن با جملات برای پو شیدن خطا ( جمله باز )
چرب زبانی
چاپلوس