( مجالغة ) مجالغة. [ م ُ ل َ غ َ ] ( ع مص ) خندیدن به دندانها. ( منتهی الارب ). خندیدن که دندانها نمایان گردد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || رویاروی شمشیر زدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).