مجاساه

لغت نامه دهخدا

( مجاساة ) مجاساة. [ م ُ ] ( ع مص ) دشمنی کردن باکسی. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران