مجازات کردن


مترادف مجازات کردن: کیفردادن، عقوبت کردن، گوشمالی کردن، جزا دادن

متضاد مجازات کردن: سزا دادن

معنی انگلیسی:
punish

لغت نامه دهخدا

مجازات کردن. [ م ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کیفر دادن. سزا دادن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مجازات شود.

واژه نامه بختیاریکا

دَم کُفتن

مترادف ها

punish (فعل)
تنبیه کردن، مجازات کردن، کیفر دادن، ادب کردن، گوشمال دادن، سزا دادن

reprimand (فعل)
تنبیه کردن، سرزنش کردن، مجازات کردن

فارسی به عربی

عاقب

پیشنهاد کاربران

♦️
نوواژه برای جایگزینیِ#to_penalise به معنای مجازات کردن یا جریمه کردن
ا↙️
#کنالیدن ( kenālidan )
یا:
#کناشتن ( kenāshtan ) 👈 کن ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - kay به معنای مجازات کردن، کیفر دادن ) - - اشتن ( نشانه ی مصدر )
...
[مشاهده متن کامل]

🔺 نکته:
ستاکِ حالِ کِناشتَن می شود: کِنال . ( بسنجید با هِشتن —� هِل. )
پایین صفحه را ببینید.
▪️مثال:
۱ - قانون های تازه ی مالیاتی مردمِ فرودست را می کِنالَد ( جریمه می کند. )
۲ - داور بازیکنِ بارسلونا را به دلیلِ خطا بر روی بازیکنِ حریف با نشان دادن کارتِ زرد کِناشت ( کِنالید، جریمه کرد. )
🔺 توجه:
🔹 #penalization
🔹 #کنالش ( کِنالِش )
یا: #کناشت ( کِناشت )
▪️مثال:
او سخت مخالفِ کِناشتِ ( جریمه ی ) زنان به دلیلِ رویان افکنی ( سقطِ جنین ) بود.
🔸 #penal جزایی، کیفری
🔸 #کنالین
یا: #کنالی
یا: #کنال شایا
▪️مثال:
نژادپرستیِ نهادینه در همه ی نهادهای آموزشی، کِنالی ( جزایی ) و قانونی در ایالت های آمریکا دیده می شود.
🔹 #penally ازنظرِ کیفری
🔹 #کنالانه
▪️مثال:
قانون های ما باید کِنالانه ( ازنظرِ جزایی یا کیفری ) بازبینی و اصلاح شوند.
🔸 #penality جزایی بودگی، کیفری بودگی
🔸 #کنالینگی ( کِنالینِگی )
یا: #کناشتگی ( کِناشتِگی )
▪️مثال:
این رفتار اگرچه هنجارمند نیست، ولی در کِنالینِگیِ ( کِناشتِگی، کیفرشایابودگیِ، سزاوارِجزابودگیِ ) آن هنوز شک و تردید وجود دارد.
🔹 #penalty
🔹 #کنال ( کِنال )
یا: #کناله ( کِناله )
▪️مثال:
۱ - بالاترین کِنال ( جریمه، مجازات ) برای دزدی از بانک در این کشور ده سال زندان است.
۲ - آن ها یک ضربه ی کِنال ( پنالتی ) در طولِ بازی به دست آوردند که آن را هم گل نکردند.
🔸 هم ریشه های دیگرِ #کناشتن ، #کنالش ، #کنالین و #کنال در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 انتقام، مجازات ➖ kaēna
فارسی میانه 👈 کین، کینه ➖ kēn
سغدی 👈 کین ➖ kyn
خوارزمی 👈 کینه ➖ kynk
فارسی 👈 کین، کینه
کردی 👈 کینه ➖ kin
بلوچی 👈 کینه ➖ kinagh
پشتو 👈 کینه ➖ kina
آسی 👈 شرف ➖ chith�
سانسکریت 👈 کینه ➖ cāyati
اسلاوی باستان 👈 بها، افتخار ➖ cēna
ایرلندی باستان 👈 تقصیر ➖ cinad
لیتوانیایی 👈 بها، ارزش ➖ k�ina
بلغاری 👈 شرف ➖ c�na
روسی 👈 تقصیر ➖ kajatu
لاتینی 👈 مربوط به مجازات ➖ poenalis
یونانی 👈 انتقام، تنبیه ➖ ποινή
لاتینی 👈 درد، رنج ➖ poena
انگلیسی 👈 جریمه کردن ➖ penalise
انگلیسی 👈 درد، عذاب ➖ pain
پورواهندواروپایی 👈 کیفر دادن ، مجازات کردن ➖ - kwei
�������������������� ⏬⏬⏬
@JavidPajin�� 👈�� فرهنگِ ریشه شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

ادب کردن
سیاست راندن. [ سیا س َ دَ ] ( مص مرکب ) مجازات و عقوبت کردن : پس از آن به سیاست راندن حاجت نیاید و ارسلان نیز بازگشت. ( تاریخ بیهقی ) . و هرگاه که پادشاه عطا ندهد و سیاست هم بر جایگاه نراند همه کارهای بر وی شوریده و تباه گردد. ( تاریخ بیهقی ) . که وی عامل هرات بود و با بوسعید خاص که. . . بر مالشان حاصلها فرودآمد چه سیاستها راندن فرمود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 124 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

دمی بیش بر من سیاست نراند
عقوبت بر او تا قیامت بماند.
سعدی.

سزا دادن ، مجازات کردن ، عقوبت کردن
جزا کردن. [ ج َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پاداش نیک یا بد دادن :
کس جهان رابه بقا تهمت بیهوده نکرد
که جهان جز بفنا کرد مکافات و جزاش.
ناصرخسرو.
جزا دادن
کیفر دادن

بپرس