[ویکی فقه] مجاز مرسل، به معنای استعمال لفظ در معنای غیرحقیقی، به سببی غیر از علاقه مشابهت می باشد.
هرگاه لفظی در دو یا چند معنا استعمال گردد ولی فقط برای یکی از آن معانی وضع شده باشد، استعمال آن در سایر معانی، «مجاز» خواهد بود. استعمال مجازی بر دو قسم است:
← قسم اول
برخی از این علاقه ها به شرح ذیل است: ۱. اطلاق سبب بر مسبّب: مثل اطلاق باران بر گیاه، در: «رَعَینا غیثاً». ۲. اطلاق مسبّب بر سبب: مثل اطلاق گیاه بر باران، در: «امطرت السماء نباتاً». ۳. اطلاق اسم کلّ بر جزء: مثل اطلاق قلب بر ذات شخص، در: «لاتکتموا الشهادة و مَن یکتمها فانّه آثمٌ قلبه». ۴. اطلاق اسم جزء بر کلّ: مثل اطلاق انگشتان بر سرانگشتان، در: «یجعلون اصابعهم فی آذانهم». ۵. اطلاق اسم محلّ بر حال: مثل اطلاق مجلس بر اهل مجلس، در: «فلیَدعُ نادیة». ۶. اطلاق اسم حال بر محلّ: مثل اطلاق رحمت بر محل رحمت، در: «ففی رحمة الله هم فیها خالدون». ۷. تسمیه شئ به اسم آلت و ابزار آن: مثل اطلاق زبان که ابزار لغت است بر لغت، در: «و ما ارسلنا من رسولٍ الا بلسان قومه». ۸. تسمیه شئ به اسم حالت سابق: مثل اطلاق یتیم بر فرد بالغ رشید، در: «و آتوا الیتامی اموالهم». ۹. تسمیه شئ به اسم حالت لاحق: مثل اطلاق خمر بر عِنَب، در: «انّی ارانی اعصرُ خمراً».
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • شیرازی، قطب الدین، درة التاج (منطق).• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• زحیلی، وهبه، اصول الفقه الاسلامی.• مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول.
...
هرگاه لفظی در دو یا چند معنا استعمال گردد ولی فقط برای یکی از آن معانی وضع شده باشد، استعمال آن در سایر معانی، «مجاز» خواهد بود. استعمال مجازی بر دو قسم است:
← قسم اول
برخی از این علاقه ها به شرح ذیل است: ۱. اطلاق سبب بر مسبّب: مثل اطلاق باران بر گیاه، در: «رَعَینا غیثاً». ۲. اطلاق مسبّب بر سبب: مثل اطلاق گیاه بر باران، در: «امطرت السماء نباتاً». ۳. اطلاق اسم کلّ بر جزء: مثل اطلاق قلب بر ذات شخص، در: «لاتکتموا الشهادة و مَن یکتمها فانّه آثمٌ قلبه». ۴. اطلاق اسم جزء بر کلّ: مثل اطلاق انگشتان بر سرانگشتان، در: «یجعلون اصابعهم فی آذانهم». ۵. اطلاق اسم محلّ بر حال: مثل اطلاق مجلس بر اهل مجلس، در: «فلیَدعُ نادیة». ۶. اطلاق اسم حال بر محلّ: مثل اطلاق رحمت بر محل رحمت، در: «ففی رحمة الله هم فیها خالدون». ۷. تسمیه شئ به اسم آلت و ابزار آن: مثل اطلاق زبان که ابزار لغت است بر لغت، در: «و ما ارسلنا من رسولٍ الا بلسان قومه». ۸. تسمیه شئ به اسم حالت سابق: مثل اطلاق یتیم بر فرد بالغ رشید، در: «و آتوا الیتامی اموالهم». ۹. تسمیه شئ به اسم حالت لاحق: مثل اطلاق خمر بر عِنَب، در: «انّی ارانی اعصرُ خمراً».
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • شیرازی، قطب الدین، درة التاج (منطق).• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• زحیلی، وهبه، اصول الفقه الاسلامی.• مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول.
...
wikifeqh: مجاز_مرسل