مجارف

لغت نامه دهخدا

مجارف. [ م ُ رِ / رَ ] ( ع ص ) مردی که خیر نیندوزد و مالش نیفزاید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

درود؛ مَجارِف جمع مکسری برای " مِجرَف" میباشد بمعنای بیل و خاک انداز . در متن سیرت جلال الدین منکبرنی نثری از قرن هفتم آمده است:" . . . بعداز دوسه روز بر شهر مستولی شدندو آن را نیز در خرابی و نزول عذاب بدیگرشهرها ملحَق کردند؛ آنگه فرمودند تا زمین آنرا ( ( بمجارف ) ) راست کردند و بمثابت صحرای مستوی. . . . "
...
[مشاهده متن کامل]

تصحیح مینوی ، چاپ انتشارات علمی فرهنگی ، ص۸۲، س۴

بپرس