مجاذبت
لغت نامه دهخدا
مجاذبة. [م ُ ذَ ب َ ] ( ع مص ) با کسی نزاع کردن در کشیدن چیزی.( تاج المصادر بیهقی ). منازعت کردن. جِذاب. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). منازعت کردن با هم درکشیدن چیزی. ( آنندراج ). || برگردانیدن کسی را ازجای. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || با یکدیگر چیزی را کشیدن. ( آنندراج ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. با هم نزاع کردن.
۳. نزاع و کشمکش.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید