مثکل

لغت نامه دهخدا

مثکل. [ م ُ ک ِ ] ( ع ص ) زن گم کرده فرزند. ج ، مثاکل. ( ناظم الاطباء ). زنی که لازم شود او را ثکل [ ث ُ یا ث َک َ ] یعنی بی فرزندی. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ). و رجوع به مثکال و ماده بعد شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس