مثله کردن
مترادف مثله کردن: سانسور کردن، خراب کردن، ناقص کردن، ابتر کردن نوشته و، بریدن، تکه تکه کردن اندام، جوارح
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
قطعه قطعه کردن وجدا کردن اعضا از بدن بعداز انجام اعدام
بعد از اعدام، بدن اعدامی را تکه تکه کردن راگویند که این امر هم در شرع وهم در قانون ممنوع است ومسبب این عمل رابعث دیه وتعزیر است
اعدامی است که فرد را لخت کرده و سپس از چهار طرف با اسب کشیده و سپس تکه تکه می کنند.
به معنای بریده بریده یا تکه تکه کردن بدن است
تکه تکه کردن
مثله کردن در قانون مجازات اسلامی به معنای بریدن اعضاء است به صورتی که بدن شخص، تکه تکه شود.
بریدن اعضاء بدن