مثقله
لغت نامه دهخدا
مثقلة. [ م ُ ث َق ْ ق َ ل َ ] ( ع اِ ) سنگ ِ فرش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). سنگی که بر فرش گذارند استواری را. ( ازلسان العرب ). || ( ص ) ارض مثقله ؛ زمین گران خراج. ( مهذب الاسماء، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مُثْقَلَةٌ: سنگین بار (اسم مفعول از مصدر اِثقال (باب افعال )به معنای تحمیل ثقل و سنگینی )
ریشه کلمه:
ثقل (۲۸ بار)
«مُثْقَلَة» به معنای «سنگین بار» است، و منظور در اینجا کسی است که بار گناهان بر دوش می کشد.
ریشه کلمه:
ثقل (۲۸ بار)
«مُثْقَلَة» به معنای «سنگین بار» است، و منظور در اینجا کسی است که بار گناهان بر دوش می کشد.
wikialkb: مُثْقَلَة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید