مثدن. [ م ُ ث َ د دَ ] ( ع ص ) مرد بسیارگوشت گران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بسیارگوشت. ثَدِن. ( ازاقرب الموارد ). || آنکه دستش کوتاه و گردو ناقص باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ). || کسی که در سینه وی گوشت زیادی باشد مانند پستان زن. ( ناظم الاطباء ). مثدن. [ م ُ دَ ] ( ع ص ) ناقص خلقت. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ماده بعد شود.