مثانی
لغت نامه دهخدا
- سبع المثانی . رجوع به همین کلمه شود.
|| ( ع اِ ) تارهای دوم عود. ( از منتهی الارب ). آنچه بعد از تارهای اول عود است. ( از اقرب الموارد ). تارهای دوم عود که آلتی از آلات موسیقی است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. قرآن.
۳. سوره هایی که در بخش دوم قرآن واقع شده اند و تعداد آیات آن ها از صد کمتر است.
۴. سورۀ فاتحه.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مَّثَانِیَ: به هم مرتبط (ظاهرا مثانی جمع مثنیه - به فتح میم - یعنی اسم مفعول از ماده ثنی باشد که به معنای برگرداندن و تغییر جهت (شکستن) باشد ، همچنانکه در جای دیگر قرآن آمده : یثنون صدورهم و آیات قرآنی را از این رو مثانی نامیده که بعضی مفسر بعضی دیگر است و وضع آ...
ریشه کلمه:
ثنی (۲۹ بار)
«سَبْع» در لغت به معنای هفت و «مَثانِی» به معنای دوتاها است، و بیشتر مفسران و روایات، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» را کنایه از سوره «حمد» گرفته اند، زیرا سوره «حمد» بنا بر معروف، هفت آیه است و از این نظر که، به خاطر اهمیت این سوره و عظمت محتوایش، دو بار بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل گردیده است. و یا این که از دو بخش تشکیل شده (نیمی از آن، حمد و ثنای خداست و نیمی از آن، تقاضاهای بندگان است). و یا این که دوبار در هر نماز خوانده می شود، به این جهات، کلمه «مَثانِی» یعنی دوتاها بر آن اطلاق شده است.
بعضی از مفسران نیز این احتمال را داده اند که: «سبع اشاره به هفت سوره بزرگ آغاز قرآن است، و مَثانِی کنایه از خود قرآن،، چرا که قرآن دو بار بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل شد یک بار به طور جمعی، و یک بار تدریجی و به حسب نیازها و در زمان های مختلف. بنابراین، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» یعنی هفت سوره مهم، از مجموعه قرآن. «مَثانی» چنان که «زمخشری» در «کشّاف» آورده، ممکن است جمع «مُثَنّی» (بر وزن مصلّی) به معنای مکرّر بوده باشد، و یا جمع «مَثنی» (بر وزن مبنا) از تثنیه به معنای تکرار گرفته شده است.
ریشه کلمه:
ثنی (۲۹ بار)
«سَبْع» در لغت به معنای هفت و «مَثانِی» به معنای دوتاها است، و بیشتر مفسران و روایات، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» را کنایه از سوره «حمد» گرفته اند، زیرا سوره «حمد» بنا بر معروف، هفت آیه است و از این نظر که، به خاطر اهمیت این سوره و عظمت محتوایش، دو بار بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل گردیده است. و یا این که از دو بخش تشکیل شده (نیمی از آن، حمد و ثنای خداست و نیمی از آن، تقاضاهای بندگان است). و یا این که دوبار در هر نماز خوانده می شود، به این جهات، کلمه «مَثانِی» یعنی دوتاها بر آن اطلاق شده است.
بعضی از مفسران نیز این احتمال را داده اند که: «سبع اشاره به هفت سوره بزرگ آغاز قرآن است، و مَثانِی کنایه از خود قرآن،، چرا که قرآن دو بار بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل شد یک بار به طور جمعی، و یک بار تدریجی و به حسب نیازها و در زمان های مختلف. بنابراین، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» یعنی هفت سوره مهم، از مجموعه قرآن. «مَثانی» چنان که «زمخشری» در «کشّاف» آورده، ممکن است جمع «مُثَنّی» (بر وزن مصلّی) به معنای مکرّر بوده باشد، و یا جمع «مَثنی» (بر وزن مبنا) از تثنیه به معنای تکرار گرفته شده است.
wikialkb: مَثَانِی
[ویکی اهل البیت] مثانی (اسامی و اوصاف قرآن). «مثانی» در لغت به معانی مکرر، دوتادوتا، ثنا و ستایش و مایل شدن دو طرف یک چیز به یکدیگر است.
بنابر نظریه برخی از مفسران قرآن، کلمه «مثانی» در آیات ذیل از اسامی و صفات قرآن شمرده شده است:
آیت الله حسن زاده آملی در کتاب در آسمان معرفت می فرماید: امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: کتاب الله ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض؛ زیرا چه مثانی جمع مثنیه، اسم مفعول از ثنی به معنای عطف و لِوی (پیچیدن و برگشتن) است؛ مثلاً رودخانه که در بعضی از جاهای مسیرش پیچ می خورد و دور می زند و برمی گردد، آنجاها مثانی اواست که به سبب این انعطاف، قسمت پیش از پیچ رودخانه و قسمت پس از پیچ آن ناظر یکدیگرند، آیات قرآنی هم با هم این چنینند که ناظر یکدیگرند.
درباره انتخاب این نام برای قرآن نظرهای گوناگونی هست که به برخی از آن ها اشاره می شود:
بنابر نظریه برخی از مفسران قرآن، کلمه «مثانی» در آیات ذیل از اسامی و صفات قرآن شمرده شده است:
آیت الله حسن زاده آملی در کتاب در آسمان معرفت می فرماید: امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: کتاب الله ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض؛ زیرا چه مثانی جمع مثنیه، اسم مفعول از ثنی به معنای عطف و لِوی (پیچیدن و برگشتن) است؛ مثلاً رودخانه که در بعضی از جاهای مسیرش پیچ می خورد و دور می زند و برمی گردد، آنجاها مثانی اواست که به سبب این انعطاف، قسمت پیش از پیچ رودخانه و قسمت پس از پیچ آن ناظر یکدیگرند، آیات قرآنی هم با هم این چنینند که ناظر یکدیگرند.
درباره انتخاب این نام برای قرآن نظرهای گوناگونی هست که به برخی از آن ها اشاره می شود:
wikiahlb: مثانی_(اسامی_و_اوصاف_قرآن)
پیشنهاد کاربران
آیه شریفه : لقد اتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم
ناظر بر حدیث الثقلین است. . المثانی در لغت عرب بمعنی کسانی هستند که دو نفر دو نفر می آیند ( رجوع کنید به المنجد مربوط به ریشه ثتی ) . . . با توجه به این معنا پی می بریم که قرآن بصورت شفاف از حدیث ثقلین می گوید که ای پیغمبر ما به تو اهل بیت و قرآن را عطا کردیم و حالب اینجاست که خداونددر این آیه شریفه ؛ اهل بیت ع را بر قرآن مقدم فرمود. در واقع می فرماید ما اهل بیت ع را به تو عطا کردیم که دو نفر دونفر میایند . . . حالا سوال اینجاست که اگه مراد مثانی اهل بیت ع هستند پس چر اهل بیتی نه خداوند به آقا رسول الله ص سیزده نفر هستند . . اما باید بدانیم که حضرت زینب کبری س از عطاهای خدا به پیامبر است. . بنابراین سبعا من المثانی بدین ترتیب هستند
... [مشاهده متن کامل]
۱ - سیدین: سید الوصیا امام علی ع و سیده نساء العالمین حضرت فاطمه زهرا س است
۲ - سیدی شباب اهل الجنه: دو سرور جوانان بهشت حضرت امام حسن و حسین علیهم السلام
۳ - زینین: دو شخصی که اول نامشان زین دارد : حضرت زینب کبری س و امام زین العابدین ع
۴ - باقرین : دو شکافنده علم امام باقر و امام صادق علیهم السلام
۵ - کاظمین: دو کاظم غیظ حضرت امام کاظم و امام رضا علیهم السلام
۶ - جوادبن : دو امام جواد و جوان : امام جواد و امام هادی علیهم السلام
۷ - عسکریین: دو امام بزرگواری که امامت آنان در عسکر ( پادگان ) محصور بود: امام عسکری علیه السلام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ناظر بر حدیث الثقلین است. . المثانی در لغت عرب بمعنی کسانی هستند که دو نفر دو نفر می آیند ( رجوع کنید به المنجد مربوط به ریشه ثتی ) . . . با توجه به این معنا پی می بریم که قرآن بصورت شفاف از حدیث ثقلین می گوید که ای پیغمبر ما به تو اهل بیت و قرآن را عطا کردیم و حالب اینجاست که خداونددر این آیه شریفه ؛ اهل بیت ع را بر قرآن مقدم فرمود. در واقع می فرماید ما اهل بیت ع را به تو عطا کردیم که دو نفر دونفر میایند . . . حالا سوال اینجاست که اگه مراد مثانی اهل بیت ع هستند پس چر اهل بیتی نه خداوند به آقا رسول الله ص سیزده نفر هستند . . اما باید بدانیم که حضرت زینب کبری س از عطاهای خدا به پیامبر است. . بنابراین سبعا من المثانی بدین ترتیب هستند
... [مشاهده متن کامل]
۱ - سیدین: سید الوصیا امام علی ع و سیده نساء العالمین حضرت فاطمه زهرا س است
۲ - سیدی شباب اهل الجنه: دو سرور جوانان بهشت حضرت امام حسن و حسین علیهم السلام
۳ - زینین: دو شخصی که اول نامشان زین دارد : حضرت زینب کبری س و امام زین العابدین ع
۴ - باقرین : دو شکافنده علم امام باقر و امام صادق علیهم السلام
۵ - کاظمین: دو کاظم غیظ حضرت امام کاظم و امام رضا علیهم السلام
۶ - جوادبن : دو امام جواد و جوان : امام جواد و امام هادی علیهم السلام
۷ - عسکریین: دو امام بزرگواری که امامت آنان در عسکر ( پادگان ) محصور بود: امام عسکری علیه السلام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
۸ - قول جن: ( سمعنا قرآنا عجبا )
شواهد وقرائن دال بر ساختار خاص وعجیب قرآن :
شواهد تاریخی
۱ - عرب گفتند شعر است وگفتند این سخن از جنس کلام بشر نیست
۲ - لبید بن ربیعة قرآن را که شنید دست از شعر برداشت
۳ شعرای عرب نتوانستند مانند بیان قرآن بیاورند
... [مشاهده متن کامل]
۴ - حضرت پیغمبر شعررا کامل وبا وزن نمی خواندند
شواهد قرآنی :
۱ - وجود اوزان شعر عرب در قرآن
۲ - وجود اوزان شعر فارسی در قرآن
۳ - وجود اوزان وتراکیب عروضی در قرآن
۴ - ( وما علمناه الشعر ) دلالت دارد بر ساختاری جدید
۵ - ( أنه لقول رسول کریم وماهو بقول شاعر. . . ولا بقول کاهن. . . ) دلالت بر سه نوع ساختار وبر ساختار خاص در بیان قرآن
۶ - واژه ( فصّلت ) ( فصّلناه ) دلالت بر قطعه قطعه ترکیب شدن بیان قرآن .
۷ - ( لم نجعل له عوجا ) و ( غیر ذی عوج ) و ( أفلا یتدبّرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیرا ) دلالت بر ساختار عجیب ومحیر العقول بیان قرآن دارد
۸ - قول جن ( سمعنار قرآنا ) عجبا
شواهد ادبی
۱ - تضمین آیات قرآن به زیباترین شکل در شعر عربی وفارسی که مثال های آن در ادبیات عربی وفارسی بسیار می باشند وبه وضوح دیده می شوند
۲ - بررسی عروضی قرآن که شگفتیهای این ترکیب عجیب را به خوبی نمایان می کند
۳ - تنها شعر است که با لحن خوانده میشود ، تلاوتهای زیبای قرآن نشان می دهند که ساختار قرآنی ساختاری پیچیده تر از شعر دارد وشعر وموسیقی را دگرگون ساخته به عبارت دیگر قرآ ن نه می تواند شعر باشد ونه موسیقی بلکه بالاتر از هنر بشری وهنر بشری هرگز نمی تواند به پای قرآن برسند
شواهد تاریخی
۱ - عرب گفتند شعر است وگفتند این سخن از جنس کلام بشر نیست
۲ - لبید بن ربیعة قرآن را که شنید دست از شعر برداشت
۳ شعرای عرب نتوانستند مانند بیان قرآن بیاورند
... [مشاهده متن کامل]
۴ - حضرت پیغمبر شعررا کامل وبا وزن نمی خواندند
شواهد قرآنی :
۱ - وجود اوزان شعر عرب در قرآن
۲ - وجود اوزان شعر فارسی در قرآن
۳ - وجود اوزان وتراکیب عروضی در قرآن
۴ - ( وما علمناه الشعر ) دلالت دارد بر ساختاری جدید
۵ - ( أنه لقول رسول کریم وماهو بقول شاعر. . . ولا بقول کاهن. . . ) دلالت بر سه نوع ساختار وبر ساختار خاص در بیان قرآن
۶ - واژه ( فصّلت ) ( فصّلناه ) دلالت بر قطعه قطعه ترکیب شدن بیان قرآن .
۷ - ( لم نجعل له عوجا ) و ( غیر ذی عوج ) و ( أفلا یتدبّرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیرا ) دلالت بر ساختار عجیب ومحیر العقول بیان قرآن دارد
۸ - قول جن ( سمعنار قرآنا ) عجبا
شواهد ادبی
۱ - تضمین آیات قرآن به زیباترین شکل در شعر عربی وفارسی که مثال های آن در ادبیات عربی وفارسی بسیار می باشند وبه وضوح دیده می شوند
۲ - بررسی عروضی قرآن که شگفتیهای این ترکیب عجیب را به خوبی نمایان می کند
۳ - تنها شعر است که با لحن خوانده میشود ، تلاوتهای زیبای قرآن نشان می دهند که ساختار قرآنی ساختاری پیچیده تر از شعر دارد وشعر وموسیقی را دگرگون ساخته به عبارت دیگر قرآ ن نه می تواند شعر باشد ونه موسیقی بلکه بالاتر از هنر بشری وهنر بشری هرگز نمی تواند به پای قرآن برسند
شعر فارسی معروف که سوره توحید را در بر دارد :
یا علی ذاتت ثبوتِ "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ"
نام تو نقش نگین امر"اللَّهُ الصَّمَدُ"
"لَمْ یَلِدْ" از مادر گیتی "وَ لَمْ یُولَدْ" چو تو
... [مشاهده متن کامل]
"لَمْ یَکُنْ"بعد از نبی مثلت "لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ"
یک نمونه ای که دال بر وجود اوزان شعری فارسی در قرآن کریم وانعطاف پذیری کلام وحی
یا علی ذاتت ثبوتِ "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ"
نام تو نقش نگین امر"اللَّهُ الصَّمَدُ"
"لَمْ یَلِدْ" از مادر گیتی "وَ لَمْ یُولَدْ" چو تو
... [مشاهده متن کامل]
"لَمْ یَکُنْ"بعد از نبی مثلت "لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ"
یک نمونه ای که دال بر وجود اوزان شعری فارسی در قرآن کریم وانعطاف پذیری کلام وحی
ترکیب عروضی آیت الکرسی از اوزان مختلف
الله لا إله إلّا هو ال
أل لا هُلا = مستفعلن
إلاهَ إِل = مفاعِلُن
لا هُوَل = فاعلن
ترکیب : مستفعلن مفاعلن فاعلن ( بحر سریع ) بحرٌ سریعٌ مالهُ ساحلٌ
... [مشاهده متن کامل]
حیُّ القیُّومُ لا تأ
حی یُل = فعلن
قی یو = فعلن
مُلا تأ = فعولن
ترکیب : فعلن فعلن فعولن ( وزن عروضی خارج از شعر )
خُذُهُ سِنَةٌ
خُذُ هو =فعلن
سِنَتُنْ = فعلن
ترکیب دو تفعیل ( فعلن فعلن ) از بحر محدث ( فعلن فعلن فعلن فعلن ) گرفته شده
ولا نومٌ له ما فی السماواتِ وما فی الأرض
ولا نومُن = مفاعیلن
لهو ما فس = مفاعیلن
سماواتی =مفاعیلن
وما فل الأر = مفاعیلن
ترکیب : وزن عروضی که بیشتری در شعر فارسی کاربرد دارد مانند ( الا یا ایّها الساقی ادر کاساً فناولها )
ضِ من ذا الذی یش
ضِمنذل = فعولن
لذی یش = فعولن
ترکیب : دو تفعیل از بحر متقارب ( فعولن فعولن فعولن فعول )
فعُ عندهُ إلّا بإذنه یعلمُ
فَعُعِندَهُ = متفاعلن
إل لا بإذ = مستفعلن
نِهِیَعلَمُ = متفاعلن
ترکیب : متفاعلن مستفعلن متفاعلن ( بحر کامل )
ما بین أیدیهم وما خلفهم
مابین أی = مستفعلن
دیدم وما = مستفعلن
خلفهم = فاعلن
ترکیب : مستفعلن مستفعلن فاعلن ( بحر سریع )
ولا یحطون بشیءٍ من علمهِ
ولا یحی = مفاعلن
طون بشی = مفتعلن
ئن من = فعلن
علمهِ = فاعلن
ترکیب : مفاعلن مفتعلن فعلن فاعلن ( ملاحظه میشود فعلن وزن سریع را تغییر داده است )
إلّا بما شاء
إلّا بما = مستفعلن
شاء = فعل
ترکیب : مستفعلن فعلُ
وسع کرسیُّهُ السَّماواتِ والأرضِ
وسع کر = فعلتن
سیُّهُس = فاعلن
سماواتی = مفاعیلن
والأرض = فاعیلن أو مفعولن أین تفعیل بسیار در قرآن وارد شده است
ترکیب : فعلتن فاعلن مفاعیلن فاعیلن
ولا یؤوده حفظهما
ولا یؤو = مفاعلن
دهحف = فعلن
ظهما = فعلن
ترکیب : مفاعلن فعلن فعلن
وهو العلی العظیم
وهولعلی = مستفعلن
یلعظیم = فاعلات
ترکیب مستفعلن فاعلات
الله لا إله إلّا هو ال
أل لا هُلا = مستفعلن
إلاهَ إِل = مفاعِلُن
لا هُوَل = فاعلن
ترکیب : مستفعلن مفاعلن فاعلن ( بحر سریع ) بحرٌ سریعٌ مالهُ ساحلٌ
... [مشاهده متن کامل]
حیُّ القیُّومُ لا تأ
حی یُل = فعلن
قی یو = فعلن
مُلا تأ = فعولن
ترکیب : فعلن فعلن فعولن ( وزن عروضی خارج از شعر )
خُذُهُ سِنَةٌ
خُذُ هو =فعلن
سِنَتُنْ = فعلن
ترکیب دو تفعیل ( فعلن فعلن ) از بحر محدث ( فعلن فعلن فعلن فعلن ) گرفته شده
ولا نومٌ له ما فی السماواتِ وما فی الأرض
ولا نومُن = مفاعیلن
لهو ما فس = مفاعیلن
سماواتی =مفاعیلن
وما فل الأر = مفاعیلن
ترکیب : وزن عروضی که بیشتری در شعر فارسی کاربرد دارد مانند ( الا یا ایّها الساقی ادر کاساً فناولها )
ضِ من ذا الذی یش
ضِمنذل = فعولن
لذی یش = فعولن
ترکیب : دو تفعیل از بحر متقارب ( فعولن فعولن فعولن فعول )
فعُ عندهُ إلّا بإذنه یعلمُ
فَعُعِندَهُ = متفاعلن
إل لا بإذ = مستفعلن
نِهِیَعلَمُ = متفاعلن
ترکیب : متفاعلن مستفعلن متفاعلن ( بحر کامل )
ما بین أیدیهم وما خلفهم
مابین أی = مستفعلن
دیدم وما = مستفعلن
خلفهم = فاعلن
ترکیب : مستفعلن مستفعلن فاعلن ( بحر سریع )
ولا یحطون بشیءٍ من علمهِ
ولا یحی = مفاعلن
طون بشی = مفتعلن
ئن من = فعلن
علمهِ = فاعلن
ترکیب : مفاعلن مفتعلن فعلن فاعلن ( ملاحظه میشود فعلن وزن سریع را تغییر داده است )
إلّا بما شاء
إلّا بما = مستفعلن
شاء = فعل
ترکیب : مستفعلن فعلُ
وسع کرسیُّهُ السَّماواتِ والأرضِ
وسع کر = فعلتن
سیُّهُس = فاعلن
سماواتی = مفاعیلن
والأرض = فاعیلن أو مفعولن أین تفعیل بسیار در قرآن وارد شده است
ترکیب : فعلتن فاعلن مفاعیلن فاعیلن
ولا یؤوده حفظهما
ولا یؤو = مفاعلن
دهحف = فعلن
ظهما = فعلن
ترکیب : مفاعلن فعلن فعلن
وهو العلی العظیم
وهولعلی = مستفعلن
یلعظیم = فاعلات
ترکیب مستفعلن فاعلات
دو نمونه از نظم تظمینی قصار السور که دلالت بر انعطاف پذیری ونظم خاص آیات وحی دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله ( 1 ) أحد الله الصمد ( 2 ) لم یلد ولم یولد ( 3 ) ولم یکن له کفواً أحد ( 4 )
... [مشاهده متن کامل]
نظم سورة الإخلاص
على وزن : فاعلاتن فاعلن وفعلن
بسم الله الرحمن الرحیم
( قل هو الله أحد ) 1
ربُّنا ( الله الصمد ) 2
( لم یلد ) ربُّ السما
لا ( ولم یولد ) 3 أبد
( و ) هو ( لم یکن له )
فی العُلا ( کفواً أحد ) 4
- - - - - - - - - - - - - -
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ( 1 ) لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ( 2 ) وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ( 3 ) وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ( 4 ) وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ( 5 ) لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ( 6 )
نظم سورة الکافرون
على وزن : مستفعلن مستفعلن فاعلات
بسم الله الرحمن الرحیم
أحمد ( قل یا أیّها الکافرون ) 1
فإنّی ( لا أعبد ما تعبدون ) 2
هذا ( ولا أنتم ) بدین الهدى
لله جلّ طاعةً ( عابدون )
بالحقِّ ( ما أعبد ) 3 من بارئٍ
جلَّ ولا أنتم له تهتدون
( ولا أنا ) سالکٌ او ( عابدٌ
ما ) قد ( عبدتم ) 4 ثَمَّ أو تسلکون
قطُّ ( ولا أنتم ) على جحدکم
لله ربّی فی الولا ( عابدون )
وذاک ( ما أعبد ) 5 من خالق
سبحانه عنه جفاً معرضون
( لکم ) بدا ذا ( دینُکم ) ما بدا
( ولی ) هدى ( دینِ ) 6 الذی تجحدون
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله ( 1 ) أحد الله الصمد ( 2 ) لم یلد ولم یولد ( 3 ) ولم یکن له کفواً أحد ( 4 )
... [مشاهده متن کامل]
نظم سورة الإخلاص
على وزن : فاعلاتن فاعلن وفعلن
بسم الله الرحمن الرحیم
( قل هو الله أحد ) 1
ربُّنا ( الله الصمد ) 2
( لم یلد ) ربُّ السما
لا ( ولم یولد ) 3 أبد
( و ) هو ( لم یکن له )
فی العُلا ( کفواً أحد ) 4
- - - - - - - - - - - - - -
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ( 1 ) لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ( 2 ) وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ( 3 ) وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ( 4 ) وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ( 5 ) لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ( 6 )
نظم سورة الکافرون
على وزن : مستفعلن مستفعلن فاعلات
بسم الله الرحمن الرحیم
أحمد ( قل یا أیّها الکافرون ) 1
فإنّی ( لا أعبد ما تعبدون ) 2
هذا ( ولا أنتم ) بدین الهدى
لله جلّ طاعةً ( عابدون )
بالحقِّ ( ما أعبد ) 3 من بارئٍ
جلَّ ولا أنتم له تهتدون
( ولا أنا ) سالکٌ او ( عابدٌ
ما ) قد ( عبدتم ) 4 ثَمَّ أو تسلکون
قطُّ ( ولا أنتم ) على جحدکم
لله ربّی فی الولا ( عابدون )
وذاک ( ما أعبد ) 5 من خالق
سبحانه عنه جفاً معرضون
( لکم ) بدا ذا ( دینُکم ) ما بدا
( ولی ) هدى ( دینِ ) 6 الذی تجحدون
1مثال های قرآنی نشان دهنده ی بافت عجیب آیات وحی می باشند :
( ذلک الکتاب لا ریب فیه ) بر وزن فاعلاتن فاعلن فاعلاتن است
که از بحر مدید می باشد.
( هدی للمتقین ) مفاعیلن فعول که این دو تفعیلی از بحر طویل می باشند.
... [مشاهده متن کامل]
( ومما رزقناهم ینفقون ) فعولن مفاعیلن فاعلات که گوئی با یک وزن شعری جدیدی روبرو شدیم وحال اینکه در شعر چنین ترکیبی یافت نمی شود.
( أم لم تنذرهم لا یؤمنون )
فعلن فعلن فعلن فاعلات
عجیب آن که ترکیب این آیه همانند ترکیب بسمله می باشد ودو آیة دیگری نیز یافتیم که این ترکیب را دارا می باشند یکی :
وزنوا بالقسطاس المستقیم )
ودیگری:
( وله المثل الأعلى فی السماوات )
که تا الف بعد از واو السماوات نیز دارای چنین ترکیبی می باشد.
مثالی دیگر : ( ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله ذو الفضل العظیم )
ظاهر این آیه نثر است اما با یک بررسی عروضی چنین خواهیم یافت :
ذلک فضل الله یؤتیه من )
مفتعلن مستفعلن فاعلن
که وزن بحر سریع می باشد وبعد از ( یشاء ) ادامه آیه ( والله ذو الفضل العظیم ) مستفعلن فعلن فعولن
که یک وزن شعری دیگری می باشد .
( ذلک الکتاب لا ریب فیه ) بر وزن فاعلاتن فاعلن فاعلاتن است
که از بحر مدید می باشد.
( هدی للمتقین ) مفاعیلن فعول که این دو تفعیلی از بحر طویل می باشند.
... [مشاهده متن کامل]
( ومما رزقناهم ینفقون ) فعولن مفاعیلن فاعلات که گوئی با یک وزن شعری جدیدی روبرو شدیم وحال اینکه در شعر چنین ترکیبی یافت نمی شود.
( أم لم تنذرهم لا یؤمنون )
فعلن فعلن فعلن فاعلات
عجیب آن که ترکیب این آیه همانند ترکیب بسمله می باشد ودو آیة دیگری نیز یافتیم که این ترکیب را دارا می باشند یکی :
وزنوا بالقسطاس المستقیم )
ودیگری:
( وله المثل الأعلى فی السماوات )
که تا الف بعد از واو السماوات نیز دارای چنین ترکیبی می باشد.
مثالی دیگر : ( ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله ذو الفضل العظیم )
ظاهر این آیه نثر است اما با یک بررسی عروضی چنین خواهیم یافت :
ذلک فضل الله یؤتیه من )
مفتعلن مستفعلن فاعلن
که وزن بحر سریع می باشد وبعد از ( یشاء ) ادامه آیه ( والله ذو الفضل العظیم ) مستفعلن فعلن فعولن
که یک وزن شعری دیگری می باشد .
نمونه ای از ترکیب عروضی آیات قرآن در
آیه ( وما محمّد إلّا رسولٌ قد خلت من قبله الرسل أفإن مات أو قتل انقلبتم على أعقابکم ومن ینقلب على عقبیه فلن یضرّ الله شیئا وسیجزی الله الشاکرین ) آل عمران آیه ١٤٤
... [مشاهده متن کامل]
این آیه مبارکه یکی از شگفترین وزیباترین ترکیبهارا دارد ، اکنون با خوانش عروضی به بررسی این آیه می پردازیم :
وما محم = مفاعلن
مدن إل لا = مفاعیلن
رسولن قد = مفاعیلن
خلت من قب = مفاعیلن
لهر رسلُ = مفاعلتُن
ترکیب : مفاعلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعلتن
واگر از الا خوانش عروضی را شروع کنیم ترکیب چنین خواهد شد :
مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعل
چرا که مفاعیلن وقتی تکرار می شود با حذف دو متحرّک ویک ساکن از اول آن یعنی ( مفا ) وزن چنین خواهد شد ( عیلن مفا. . . ) که بر وزن مستفعلن می باشد .
در ادامه می خوانیم :
( أفإن مات أو قتل انقلبتم )
أفإن = فعلن
مات أو = فاعلن
قتلن = فعلن
قلبتم = فعولن
ترکیب : فعلن فاعلن فعلن فعولن
در این ترکیب میبینیم فقط فعلن فعولن دارای یه مختصر وزنی می باشد
اما اگر خوب در آیه دقّت کنیم وآنرا زیر زربین تجزیه وتحلیل خوانش عروضی قرار دهیم خواهیم یافت در صورتی که آیه را از ( ان ) شرطیه بخوانیم وزن بکلی تغییر خواهد یافت وزنی شعری به دست خواهد آمد ( إن مات أو قتل انقلبتم )
إن مات أو = مستفعلن
قتلن = فعلن
قلبتم = فعولن
ترکیب : ( مستفعلن فعلن فعولن )
ادامه ی آیه ( علی أعقابکم ومن ینقلب على عقبیه فلن یضرّ الله شیئا وسیجزی الله الشاکرین )
على أعقا = مفاعیلن
( بکم ومن ینقلب )
بکم ومن = مفاعلن
ینقلب = فاعلن
على عقبی = مفاعلتن
( هفلن یضرّ الله شیئا )
هفلنیضر =متفاعلن
رل لا = فعْلن
هشیئاً = فعولن
ترکیب : متفاعل فعْلن فعولن که دارای همان وزن ( إن مات أو قتل انقلبتم ) میباشد
وسیجزی الله الشاکرین
وسیجزل = فعلاتن
لاهش = فعلن
شاکرین =فاعلات
ترکیب : فعلاتن فعلن فاعلات
آیه ( وما محمّد إلّا رسولٌ قد خلت من قبله الرسل أفإن مات أو قتل انقلبتم على أعقابکم ومن ینقلب على عقبیه فلن یضرّ الله شیئا وسیجزی الله الشاکرین ) آل عمران آیه ١٤٤
... [مشاهده متن کامل]
این آیه مبارکه یکی از شگفترین وزیباترین ترکیبهارا دارد ، اکنون با خوانش عروضی به بررسی این آیه می پردازیم :
وما محم = مفاعلن
مدن إل لا = مفاعیلن
رسولن قد = مفاعیلن
خلت من قب = مفاعیلن
لهر رسلُ = مفاعلتُن
ترکیب : مفاعلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعلتن
واگر از الا خوانش عروضی را شروع کنیم ترکیب چنین خواهد شد :
مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعل
چرا که مفاعیلن وقتی تکرار می شود با حذف دو متحرّک ویک ساکن از اول آن یعنی ( مفا ) وزن چنین خواهد شد ( عیلن مفا. . . ) که بر وزن مستفعلن می باشد .
در ادامه می خوانیم :
( أفإن مات أو قتل انقلبتم )
أفإن = فعلن
مات أو = فاعلن
قتلن = فعلن
قلبتم = فعولن
ترکیب : فعلن فاعلن فعلن فعولن
در این ترکیب میبینیم فقط فعلن فعولن دارای یه مختصر وزنی می باشد
اما اگر خوب در آیه دقّت کنیم وآنرا زیر زربین تجزیه وتحلیل خوانش عروضی قرار دهیم خواهیم یافت در صورتی که آیه را از ( ان ) شرطیه بخوانیم وزن بکلی تغییر خواهد یافت وزنی شعری به دست خواهد آمد ( إن مات أو قتل انقلبتم )
إن مات أو = مستفعلن
قتلن = فعلن
قلبتم = فعولن
ترکیب : ( مستفعلن فعلن فعولن )
ادامه ی آیه ( علی أعقابکم ومن ینقلب على عقبیه فلن یضرّ الله شیئا وسیجزی الله الشاکرین )
على أعقا = مفاعیلن
( بکم ومن ینقلب )
بکم ومن = مفاعلن
ینقلب = فاعلن
على عقبی = مفاعلتن
( هفلن یضرّ الله شیئا )
هفلنیضر =متفاعلن
رل لا = فعْلن
هشیئاً = فعولن
ترکیب : متفاعل فعْلن فعولن که دارای همان وزن ( إن مات أو قتل انقلبتم ) میباشد
وسیجزی الله الشاکرین
وسیجزل = فعلاتن
لاهش = فعلن
شاکرین =فاعلات
ترکیب : فعلاتن فعلن فاعلات
سید محمد علی حکیم زاده:
۱ - ترکیب لفظی قرآن از بحور شعر وتفعیلات بوجو آمده
۲ - اوزان شعری وتفعیلات در قرآن با ترکیبهای گوناگون وپیوسته پشت سر هم آمدند .
٣ - بیشتر تفعیلات در قرآن کامل آمدند وترکیب خارج از تفعیلات کمتر یافت میشود
... [مشاهده متن کامل]
اما در نثر بر عکس آن میباشد .
٤ - تراکیب لفظی قرآن که از اوزان شعری وتفعیلات
بوجود آمده قول قائلین بشعر بودن قرآنرا باطل میکند .
٥ - دلیل اعجاز این تراکیب این است که شعرای عرب برای سرودن شعر فقط بر یک وزن از اوزان شانزده گانه میتوانند تمرکز کنند وتوان خودرا در فصاحت وبلاغت در شعر بیان کنند وترکیب دیگر اوزان باهم ( در صورت توان ) بیانرا از فصاحت وبلاغت عاری میسازد .
٦ - کمترین خللی در وزن شعر باعث خراب شدن شعر ونقص در فصاحت وبلاغت آن می گردد.
حال اینکه قرآن اوزان گوناگونی را باهم بافته ودر ترکیب آنها ودر چیدمان تفعیلات تصرف چشم گیری انجام داده وسخن قرآن هیچ خللی در آن صورت نگرفته ودر اوج فصاحت وبلاغت است .
۷ - این ترکیب لفظی سراسر قرآنرا در بر گرفته حتی قصار السور قرآن .
۸ - ترکیب لفظی در قرآن دلالت بر تصرّف در ساختار قرآنی دارد ، وفصاحت وبلاغت قرآن از این تراکیب لفظی نظمی خاص بخود گرفته است
که در بیان لغت عرب یافت نمیشود .
۹ - غنی بودن قرآن در ساختار این تراکیب عدم نیاز خودرا بشعر عرب در زمان جاهلیت را میرساند .
۱۰ - چون شعر لحن پذیر است لذا وجود این ترکیب
که متشکل است از اوزان شعری وتفعیلات میباشد قرآنرا لحن پذیر ودارای نظم خاص در بیان و سبک خاص در تلاوت آن کرده است .
۱ - ترکیب لفظی قرآن از بحور شعر وتفعیلات بوجو آمده
۲ - اوزان شعری وتفعیلات در قرآن با ترکیبهای گوناگون وپیوسته پشت سر هم آمدند .
٣ - بیشتر تفعیلات در قرآن کامل آمدند وترکیب خارج از تفعیلات کمتر یافت میشود
... [مشاهده متن کامل]
اما در نثر بر عکس آن میباشد .
٤ - تراکیب لفظی قرآن که از اوزان شعری وتفعیلات
بوجود آمده قول قائلین بشعر بودن قرآنرا باطل میکند .
٥ - دلیل اعجاز این تراکیب این است که شعرای عرب برای سرودن شعر فقط بر یک وزن از اوزان شانزده گانه میتوانند تمرکز کنند وتوان خودرا در فصاحت وبلاغت در شعر بیان کنند وترکیب دیگر اوزان باهم ( در صورت توان ) بیانرا از فصاحت وبلاغت عاری میسازد .
٦ - کمترین خللی در وزن شعر باعث خراب شدن شعر ونقص در فصاحت وبلاغت آن می گردد.
حال اینکه قرآن اوزان گوناگونی را باهم بافته ودر ترکیب آنها ودر چیدمان تفعیلات تصرف چشم گیری انجام داده وسخن قرآن هیچ خللی در آن صورت نگرفته ودر اوج فصاحت وبلاغت است .
۷ - این ترکیب لفظی سراسر قرآنرا در بر گرفته حتی قصار السور قرآن .
۸ - ترکیب لفظی در قرآن دلالت بر تصرّف در ساختار قرآنی دارد ، وفصاحت وبلاغت قرآن از این تراکیب لفظی نظمی خاص بخود گرفته است
که در بیان لغت عرب یافت نمیشود .
۹ - غنی بودن قرآن در ساختار این تراکیب عدم نیاز خودرا بشعر عرب در زمان جاهلیت را میرساند .
۱۰ - چون شعر لحن پذیر است لذا وجود این ترکیب
که متشکل است از اوزان شعری وتفعیلات میباشد قرآنرا لحن پذیر ودارای نظم خاص در بیان و سبک خاص در تلاوت آن کرده است .
ار معنای مثانی که در لغت ذکر می شود واز ترکیب عروضی قرآن که نمونه آن را در فاتحة الکتاب تقدیم کردیم میتوانیم نتیجه بگریم که مراد آز مثانی یعنی انعطاف پذیر بودن سخن که کلام عرب هرگز چنین خصوصیتی نداشته است . واین مسأله هرگز در کتب اعجاز ویا حتی در کتب بلاغت ودر دیگر کتابهای ادبیات عرب هیچ سخنی از آن به میان نیامده است، وما میتوانیم از تجزیه وتحلیل آیات قرآن از لحاظ ترکیب عروضی به دست بیاوریم .
... [مشاهده متن کامل]
انعطاف پذیری قرآن تأثیر شگرفی بر بیان عرب گذاشته که وجود اوزان شعری وتراکیب عروضی زیبائی در بیان عربی از زمان بوجود آمدن انبوه تآلیفات ( در قرن چهارم وپنجم هجری ) قابل ملاحظه است که قبل از آن یعنی چر زمان صدر اسلام وزمان جاهلیت هرگز در بیان ( نثر ) عربی یافت نمیشد.
عجیب آن است در قرآن اوزانی وجود دارد که به شعر فارسی مرتبط است ودر ادبیات فارسی نیز به آن اشاره شده ومثالهای متعددی برای آن ذکر کردند . وجا دارد اینجا این سؤال مطرح شودکه چرا تا این حجم داد وستد در ادبیات قرآن وزبان فارسی وجود دارد وزبان عربی قرآن چه سنخیتی با زبان فارسی دارد ( که سخن در این زمینه جالب است اما بسیار بحث به درازا می کشد ) .
با بررسی چریافا خواهیم که ادبیات قرآن تأثیر شگرفی بر ادبیات خاور میانه نهاده که تحول بزرگی در ادبیات زبان فارسی اردو وترکی وسایر . زابانهای خاور میانه به وجود آورده
به همین حچ اکتافا میکنم
با سپاس فراوان .
... [مشاهده متن کامل]
انعطاف پذیری قرآن تأثیر شگرفی بر بیان عرب گذاشته که وجود اوزان شعری وتراکیب عروضی زیبائی در بیان عربی از زمان بوجود آمدن انبوه تآلیفات ( در قرن چهارم وپنجم هجری ) قابل ملاحظه است که قبل از آن یعنی چر زمان صدر اسلام وزمان جاهلیت هرگز در بیان ( نثر ) عربی یافت نمیشد.
عجیب آن است در قرآن اوزانی وجود دارد که به شعر فارسی مرتبط است ودر ادبیات فارسی نیز به آن اشاره شده ومثالهای متعددی برای آن ذکر کردند . وجا دارد اینجا این سؤال مطرح شودکه چرا تا این حجم داد وستد در ادبیات قرآن وزبان فارسی وجود دارد وزبان عربی قرآن چه سنخیتی با زبان فارسی دارد ( که سخن در این زمینه جالب است اما بسیار بحث به درازا می کشد ) .
با بررسی چریافا خواهیم که ادبیات قرآن تأثیر شگرفی بر ادبیات خاور میانه نهاده که تحول بزرگی در ادبیات زبان فارسی اردو وترکی وسایر . زابانهای خاور میانه به وجود آورده
به همین حچ اکتافا میکنم
با سپاس فراوان .
چگونه می شود مثانی را بر بعضی از سور اطلاق کرد ودیگر سوره های قرآن را از این معنی خالی بدانیم وجدا سازیم .
در آیه ۸۷ سورة حجر با اشاره به فاتحة الکتاب که از هفت آیة تشکیل میشودلفظ مثانی چنین آمده است ( ولقد آتیناک سبعاً من المثانی والقرآن العضیم ) از معنى چنین به دست می آید که فاتحة الکتاب جزئی از مثانی می باشد ومثانی بایستی مفهوم عام داشته باشد که در آیه ٢٣ سورة زمر این لفظ مثانی چنین آمده ( الله نزّل أحسن الحدیث کتاباً متشابهاً مثانی ) که مثانی صفت دوم کتاب است ومعنای عام وشامل بر کل قرآن دارد .
... [مشاهده متن کامل]
در آیه ۸۷ سورة حجر با اشاره به فاتحة الکتاب که از هفت آیة تشکیل میشودلفظ مثانی چنین آمده است ( ولقد آتیناک سبعاً من المثانی والقرآن العضیم ) از معنى چنین به دست می آید که فاتحة الکتاب جزئی از مثانی می باشد ومثانی بایستی مفهوم عام داشته باشد که در آیه ٢٣ سورة زمر این لفظ مثانی چنین آمده ( الله نزّل أحسن الحدیث کتاباً متشابهاً مثانی ) که مثانی صفت دوم کتاب است ومعنای عام وشامل بر کل قرآن دارد .
... [مشاهده متن کامل]
سوره های طِوال و مئون و مثانی و مفصل:
سوره های طُوَل ، عبارت اند از: بقره، آل عمران، نساء، . . . . این سوره ها را از آن جهت طُوَل گفته اند که طولانی ترین سوره های قرآن اند.
امّا مِئون، عبارت است از هر سوره ای که حدود صد آیه یا کمی بیشتر یا کمتر دارد. بنا به قولی، سوره های مِئَون، سوره هایی هستند که بعد از طوالِ هفتگانه می آیند، و مثانی، سوره های بعد از مِئون هستند که کمتر از مئون و بیشتر از سوره های مفصّل هستند،
... [مشاهده متن کامل]
امّا مُفصّل عبارت اند از سوره های کوتاه بعد از حا. میم ها ( حوامیم ) تا آخر قرآن. علّت آن که این سوره ها را مفصّل گفته اند، این است که میان آنها با ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ) زودْ زود، فاصله می افتد.
سوره های طُوَل ، عبارت اند از: بقره، آل عمران، نساء، . . . . این سوره ها را از آن جهت طُوَل گفته اند که طولانی ترین سوره های قرآن اند.
امّا مِئون، عبارت است از هر سوره ای که حدود صد آیه یا کمی بیشتر یا کمتر دارد. بنا به قولی، سوره های مِئَون، سوره هایی هستند که بعد از طوالِ هفتگانه می آیند، و مثانی، سوره های بعد از مِئون هستند که کمتر از مئون و بیشتر از سوره های مفصّل هستند،
... [مشاهده متن کامل]
امّا مُفصّل عبارت اند از سوره های کوتاه بعد از حا. میم ها ( حوامیم ) تا آخر قرآن. علّت آن که این سوره ها را مفصّل گفته اند، این است که میان آنها با ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ) زودْ زود، فاصله می افتد.
آری در تعریف مثانی چنین گفتند که معانی متقابل ومتضاد مراد است مانند :
جهنم وبهشت ، ایمان وکفر ، اجروثواب که در مقابل آن عقاب وعذاب است مد نظرند .
اما مخفی نماند که این معانی ومفاهیم پیوسته در دیگر کتاب های آسمانی وتعالیم پیغمبران نیز آمده است
... [مشاهده متن کامل]
لذا قرآن بایستی بعدی متمایز که نشان اعجاز باشد دارا باشد.
وطبق معانی لغت مثانی به معنای تا شدن ولا به لای هم آمدن میباشد وبا در نظر گرفتن دیگر قرائن تاریخی وقرآنی جز به ترکیب عجیب آیات قرآن نمی توان معنی ومفهوم دیگری داشته باشد
جهنم وبهشت ، ایمان وکفر ، اجروثواب که در مقابل آن عقاب وعذاب است مد نظرند .
اما مخفی نماند که این معانی ومفاهیم پیوسته در دیگر کتاب های آسمانی وتعالیم پیغمبران نیز آمده است
... [مشاهده متن کامل]
لذا قرآن بایستی بعدی متمایز که نشان اعجاز باشد دارا باشد.
وطبق معانی لغت مثانی به معنای تا شدن ولا به لای هم آمدن میباشد وبا در نظر گرفتن دیگر قرائن تاریخی وقرآنی جز به ترکیب عجیب آیات قرآن نمی توان معنی ومفهوم دیگری داشته باشد
معنی مثانی به معنی این است که در قرآن هر زمان جهنم یا عذاب را در آیات آورده در ادامه آن تضادش رو که بهشت و بخشش و آمرزش است را آورده یا افرادی که به خدا کفر می ورزند ودر مقابل افرادی که به خدا ایمان می آورند جزای هر دو را می فرماید
... [مشاهده متن کامل]
در اصل دو قطبی ها را توضیح می دهد در کل قرآن
خوب - بد
روشن - تاریک
بهشت - جهنم
آمرزش - عذاب
... [مشاهده متن کامل]
در اصل دو قطبی ها را توضیح می دهد در کل قرآن
خوب - بد
روشن - تاریک
بهشت - جهنم
آمرزش - عذاب
در کتابت عروضی آیات فاتحة الکتاب چنین نظمی وچیدمانی عجیب ملاظه میشود:
( الحمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم )
( الحمد لل لاهرب بلعالمی نررح مانر رحیمی )
مستفعلن فاعلن مستفعلن فعلن فعلن فعولن
... [مشاهده متن کامل]
پیوند بین بحر بسیط از اوزان شعر عرب ووزن عروضی که در شعر عرب یافت نمیشود.
( مالک یوم الدین إیّاک نعبد وإیّاک نستعین )
مالکیو مددین إی یاکنعـ بدوإی یاکنس تعین
مفتعلن مستفعلن فاعلن فعلتن فاعلن فعول
پیوند بین بحر سریع از اوزان شعر عرب ووزن عروضی جدید .
( اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین )
اهدنص صراطلمس تقیم صراطل لذین
فاعلن مفاعیلن فعول فعولن فعول
ترکیب بین وزن عروضی وبحر متقارب از بحور شعر عرب که کامل نیامده .
( أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین )
أنعمـ تعلیـ همغی رلمغ ضوبعلیـ همولض ضالین
فَعْلُنْ فَعِلُنْ فَعْلُنْ فَعْلُنْ مفتلعن فاعلن فاعلات
پیوندبین بحر متدارک از اوزان شعر عرب ووزن عروضی جدید .
در این صورت میبینیم ترکیب آیات فاتحة الکتاب از دو وزن شعری وعروضی تشکیل شده است
وبا هم پیوند خوردند.
در این صورت ( مثانی هم به ترکیب دو وزن وهم به پیوند آنها میتوان اطلاق کرد .
هرچه در بررسی عروضی آیات پیش برویم با ترکیبهایی گوناگون وپیچیده تر وعجیب تر آشنا خواهیم شد که هرگر در بیان عرب چنین ترکیبی یافت نمیشود .
وچون ترکیب شعر بسی ترکیبی سخت وهرکسی توانای أنرا ندارد که شعر گوید وفصاحت وبلاغت عرب در شعر بسیار بالاست لذا قرآن با تمام سلاست وروانی که دارد با ساختاری پیچیده ای نازل شد که عرب توانائی جمع بین بلاغت واین ترکیب پیچیده را ندارد .
لازم به ذکر است که پبچیدگی ترکیب عروضی خارج است تعقید لفظی ومعنوی که در بلاغت به دان اشاره شده وهیچ ربطی به بلاغت بیان ندارد بلکه به فن وهنر بیان ومتکلم مرتبط است .
( الحمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم )
( الحمد لل لاهرب بلعالمی نررح مانر رحیمی )
مستفعلن فاعلن مستفعلن فعلن فعلن فعولن
... [مشاهده متن کامل]
پیوند بین بحر بسیط از اوزان شعر عرب ووزن عروضی که در شعر عرب یافت نمیشود.
( مالک یوم الدین إیّاک نعبد وإیّاک نستعین )
مالکیو مددین إی یاکنعـ بدوإی یاکنس تعین
مفتعلن مستفعلن فاعلن فعلتن فاعلن فعول
پیوند بین بحر سریع از اوزان شعر عرب ووزن عروضی جدید .
( اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین )
اهدنص صراطلمس تقیم صراطل لذین
فاعلن مفاعیلن فعول فعولن فعول
ترکیب بین وزن عروضی وبحر متقارب از بحور شعر عرب که کامل نیامده .
( أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین )
أنعمـ تعلیـ همغی رلمغ ضوبعلیـ همولض ضالین
فَعْلُنْ فَعِلُنْ فَعْلُنْ فَعْلُنْ مفتلعن فاعلن فاعلات
پیوندبین بحر متدارک از اوزان شعر عرب ووزن عروضی جدید .
در این صورت میبینیم ترکیب آیات فاتحة الکتاب از دو وزن شعری وعروضی تشکیل شده است
وبا هم پیوند خوردند.
در این صورت ( مثانی هم به ترکیب دو وزن وهم به پیوند آنها میتوان اطلاق کرد .
هرچه در بررسی عروضی آیات پیش برویم با ترکیبهایی گوناگون وپیچیده تر وعجیب تر آشنا خواهیم شد که هرگر در بیان عرب چنین ترکیبی یافت نمیشود .
وچون ترکیب شعر بسی ترکیبی سخت وهرکسی توانای أنرا ندارد که شعر گوید وفصاحت وبلاغت عرب در شعر بسیار بالاست لذا قرآن با تمام سلاست وروانی که دارد با ساختاری پیچیده ای نازل شد که عرب توانائی جمع بین بلاغت واین ترکیب پیچیده را ندارد .
لازم به ذکر است که پبچیدگی ترکیب عروضی خارج است تعقید لفظی ومعنوی که در بلاغت به دان اشاره شده وهیچ ربطی به بلاغت بیان ندارد بلکه به فن وهنر بیان ومتکلم مرتبط است .
مثانی که به معنای تکرار دوتا دوتا و مایل وطا شدن دو طرف یک چیز به یکدیگر است ، از ماده ی ثنى یثنی آمده . با در نظر گرفتن آنچه علمای بلاغت بدان رسیدند که قرآن دارای نظم خاصی میباشد وآنچه کفار در حین نزول
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
قرآن تصریح کردند که قرآن نه نثر است ونه سجع است ونه شعر است میتوان از آن چنین برچاشت کرد و پی بردکه إعجاز بیانی قرآن چیزی جز پیچیدگی ترکیب لفظی آن نمیتوان چیزی دیگری باشد وبه همین جهت عرب از آوردن بیانی مانند ترکیب قرآنی عاجز وناتوان ماندند وبادر نظر گرفتن بافت عجیب آن که از أوزان مختلف بوجود آمده معنی کلمه ی مثانی که در دو جای قرآن به کار رفته میتوان به همان ترکیب وبافت شگفت أنگیز کتاب وحیانی إشاره داشته باشد .
اگر به ترکیب عروضی آیات قرآن پی ببریم آنگاه معنی ( مثانی ) آشکار تر ونمایانتر خواهد بود ، آیات قرآن مجموعه ای از اوزان که به صورت ترکیب مزدوج به هم بافته شده است واین ترکیب عجیب که هرگز در بیان عرب یافت نمیشود سرار آیات قرآن را در بر گرفته واین امر حین نزول قرآن برای همه آشکار بود وبه همین جهت کفّار به قرآن ( شعر ) گفتند اما به مرور زمان وبه علت ضعف ادبی وشناخت اوزان به فراموشی سپرده شده است
... [مشاهده متن کامل]
ومفسرین به معانی دیگر رو آوردند که آنچنان که باید معنی ومفهوم واژه مثانی ادی نشده است وشناخت این امر فقط مستلزم شناخت علم عروض میباشد .
... [مشاهده متن کامل]
ومفسرین به معانی دیگر رو آوردند که آنچنان که باید معنی ومفهوم واژه مثانی ادی نشده است وشناخت این امر فقط مستلزم شناخت علم عروض میباشد .
خواهشمند درترجمه واژه ها معنی لغوی کلمه را بفرمایید ریشه کلمه از کجاست هیچکوام از معانی فوق معنی مثانی نیست ( مثانی یعنی چه ) به سوره های قران گفته میشودیانه موضوع دیگراست
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)