مثال روان کردن

پیشنهاد کاربران

مثال روان کردن ؛ فرمان فرستادن. حکم صادر کردن : مثالی به استدعای شاه شار روان کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 341 ) . مثالی به ابوالعباس روان کرد که به نشابور رود. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 356 ) .

بپرس