مثافنت
لغت نامه دهخدا
مثافنة. [ م ُ ف َ ن َ ] ( ع مص ) با کسی نشستن. ( تاج المصادر بیهقی ). هم زانو نشستن کسی را. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). هم زانو نشستن کسی را و مجالست کردن وی را. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || کسی را بر چیزی یاری دادن.( تاج المصادر بیهقی ). یاری کردن کسی را. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] همنشینی کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید