متکیس. [ م ُ ت َ ک َی ْ ی ِ ] ( ع ص ) به تکلف زیرکی نماینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) : و متفرسان نجوم و متکیسان طب. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 125 ). || ظرافت کننده. ( ناظم الاطباء ).