متکی شدن بر


معنی انگلیسی:
to rely (up) on, to base oneself on

مترادف ها

hang (فعل)
اویختن، طناب انداختن، بدار اویختن، اویزان بودن، اویزان کردن، فروهشتن، چسبیدن به، متکی شدن بر، بدار اویخته شدن، معلق کردن

فارسی به عربی

علق

پیشنهاد کاربران

بپرس