متکون
لغت نامه دهخدا
- متکون شدن ؛موجود شدن و تولید شدن و پدید آمدن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) وجود یابنده بوجود آینده هستی یاب جمع : متکونین .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
نام قبیله و نژادی از جنیان
شکل گرفته
صورت بندی شده
پدیدار گشته
صورت بندی شده
پدیدار گشته