متکلل. [ م ُ ت َ ک َل ْ ل ِ ] ( ع ص ) تاجدار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || هر آنچه فرا گیرد و احاطه نماید. || ابری که نرم درخشد و برق زند. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تکلل شود.