متکبد

لغت نامه دهخدا

متکبد. [ م ُ ت َ ک َب ْ ب ِ ] ( ع ص ) آفتاب که در میان آسمان درآید. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ظهر، وقتی که آفتاب در میان آسمان باشد. ( ناظم الاطباء ). || آماده و مستعد. || شیر دفزک شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس