متکاره. [ م ُ ت َ رِه ْ ] ( ع ص )بطور کراهت و ناراضی. و بدون اختیار. یقال فعله متکارهاً. ( ناظم الاطباء ). ناخواست و ناپسند داشته و نعت است از تکاره یقال فعله علی تکاره و متکارها. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به تکاره شود.