متوکز. [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ] ( ع ص ) پر شده. ( ناظم الاطباء ). || آماده ٔبدی گشته. || حاضر خدمت و مواظب خدمت. ( ناظم الاطباء ). آماده و مهیا. ( از اقرب الموارد ). || آن که چشم داشت چیزی دارد. ( ناظم الاطباء ).