متوقی

لغت نامه دهخدا

متوقی. [ م ُ ت َ وَق ْ قی ] ( ع ص )پرهیز کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). حذر کننده و ترسان. ( از اقرب الموارد ). ترسان. و رجوع به توقی شود. || آگاه و هوشیار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. پرهیزکننده.
۲. آگاه و هوشیار.

پیشنهاد کاربران

بپرس