متوسط
/motevasset/
مترادف متوسط: میانگین، میانه، معتدل، میانه رو، میانجی، میانگیر
برابر پارسی: میانه، میانگین
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- سبب متوسط ؛ یک متحرک و دو ساکن مانند «کار» و «یار». ( المعجم چ مدرس ص 29 ).
- متوسطالسیر ؛ میانه رو. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
|| دارای رتبت میانه. نه بالا و نه پست. ج ، متوسطین : والسداء من المتوسطین والزهاد من المتنزهین. ( حکمت اشراق چ کربن ص 229 ). وقد یحصل من بعض نفوس المتوسطین ذوات الاشباح المعلقة المستنیرة. ( حکمت اشراق ص 234 - 235 ).
- متوسطالحال ؛ نه خوب و نه بد. ( ناظم الاطباء ) : و این نمد متوسطالحال است کسی به آن مشغول نیست. ( انیس الطالبین ص 190 ). و اگر متوسط الحال می بودند... ( انیس الطالبین ص 49 ).
|| نه بلند و نه کوتاه. ( ناظم الاطباء ).
- متوسطالقامه ؛ نه بلند و نه کوتاه. ( ناظم الاطباء ). || میان قوم نشیننده. ( آنندراج ). در میان قوم نشسته. ( از ناظم الاطباء ). || میانجی کننده. ( آنندراج ). میانجی. ( مهذب الاسماء ). میانجی و میانجی کننده. ( ناظم الاطباء ). || میاندار. ( ناظم الاطباء ). || در نسبت عبارت است از آنچنان مقداری که نسبت یکی از دو طرف آن مقدار به سوی آن مانند نسبت آن به طرف دیگر باشد. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) : مایحتاج فی اعتنائه بالاصنام لکماله الی متوسط یفیض عنهم هو نور مجرد. ( حکمت اشراق چ معین حاشیه ص 166 ). || نزد مهندسان ، عبارت است از اصمی که در دومین مرتبه یا مراتب بعد از دومین مرتبه واقع شود. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || بین اقبال و ادبار. از اصطلاح منجمان. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - در میان در آینده میانجی میانگیر . ۲ - میانه رو معتدل : و چون متوسط بساود حالی اوفتد میان اذیت و لذت . ۳ - میان. خوب و بد : نسخ. بریتانیا ... در صحت و سقم متوسط است . ۴ - میان. بلند و کوتاه . ۵ - میان. بزرگ و کوچک : فرهنگ متوسط فارسی . ۶ - کسی که از لحاظ زمان زندگی بین متقدمان و متاخران قرار دارد جمع : متوسطین . یا سبب متوسط . یک متحرک و دو ساکن مانند کار و دیار .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. میانه گیر، میانه رو.
۳. آن که به لحاظ اجتماعی در مرتبۀ میانه قرار دارد، دارای مرتبۀ اجتماعی میانه.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
متوسط[ ۱] یا در گفتار عامه، معدل ( انگلیسی: Average ) عددی منفرد است که به عنوان نمایندهٔ فهرستی از اعداد گرفته می شود. در بافتارهای مختلف مفاهیم مختلفی در مورد معدل وجود دارد. گاه معدل به میانگین حسابی ( مجموع مقادیر موجود در یک مجموعه داده ها تقسیم بر تعداد آن ها ) اشاره دارد. در آمار، میانگین، میانه، و مد همه به عنوان شاخص های اندازه گیری مرکزی شناخته می شود و در گفتار روزمره معدل ممکن است به هر یک از این ها اشاره داشته باشد.
wiki: متوسط
متوسط (مجموعه تلویزیونی). واسطه ( انگلیسی: Medium ) یک سریال تلویزیونی درام آمریکایی است که در ابتدا از ۳ ژانویه ۲۰۰۵ تا ۱ ژوئن ۲۰۰۹ از شبکه ان بی سی پخش شد و پس از آن از ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۹ تا ۲۱ ژانویه ۲۰۱۱ برای دو فصل دیگر از شبکه سی بی اس به نمایش گذاشته شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: متوسط (مجموعه تلویزیونی)
مترادف ها
خسیس، پست، بد، متوسط، میانی، وسطی، بدجنس، پست فطرت، واقع در وسط، اب زیر کاه
قابل قبول، متوسط، تحمل پذیر، نسبتا خوب، قابل تحمل، مدارا پذیر
معمولی، ساده، متوسط، طبیعی، عادی، معمول، به هنجار
متوسط، حد وسط، میانی
متوسط، معتدل، نیم پز
متوسط، واسطه، در میان اینده، در میان واقع شونده
وسط، متوسط، میانی، میانه، بطرف وسط، وسطی
وسط، متوسط، حد وسط، میانحال
متوسط، میانی، وسطی
وسط، متوسط
معمولی، متوسط، برجسته نبوده در جنس
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
به جای واژه های "متوسط، مِدیوم" بگوییم "میانه"، به جای واژه های "حداکثر، های" بگوییم "بیشینه" و به جای "حداقل، لُو" بگوییم "کَمینه"
این واژگانی که به گوشتان خورده است بهتر از برابر های انگلیسی و عربی شان نیستند؟
... [مشاهده متن کامل]
همچنین میتوان به جای "حداقل" در گفتگو ها گفت "کَمِ کَم، کمِ کمِش" و به جای "حداکثر" بگوییم "زیادِ زیاد، زیاد زیادِش". برای نمونه:
نادرست:حداقل این کار را که میگویم بکنید.
درست تر:کَمِ کَمِش این کار را که میگویم بکنید.
جای دوری نمی رود که از این واژگان بیگانه بکار نبریم!اگر به جای "میانه" بگویید "مِدیوم" کسی به شما نمیگوید که خیلی خَفَن هستید!
بدرود!
این واژگانی که به گوشتان خورده است بهتر از برابر های انگلیسی و عربی شان نیستند؟
... [مشاهده متن کامل]
همچنین میتوان به جای "حداقل" در گفتگو ها گفت "کَمِ کَم، کمِ کمِش" و به جای "حداکثر" بگوییم "زیادِ زیاد، زیاد زیادِش". برای نمونه:
نادرست:حداقل این کار را که میگویم بکنید.
درست تر:کَمِ کَمِش این کار را که میگویم بکنید.
جای دوری نمی رود که از این واژگان بیگانه بکار نبریم!اگر به جای "میانه" بگویید "مِدیوم" کسی به شما نمیگوید که خیلی خَفَن هستید!
بدرود!
میان مایه
در اوستایی مِدییَه، mediya
در انگلیسی مدیوم، medium
میتوانیم به کار ببریم:
مِدیه mediye، میانه miyaane
در انگلیسی مدیوم، medium
میتوانیم به کار ببریم:
مِدیه mediye، میانه miyaane
میانه، medium