متوجه کردن


مترادف متوجه کردن: آگاه کردن، فهماندن، هشیار ساختن، حالی کردن، متوجه ساختن، متمرکز ساختن، معطوف کردن، معطوف ساختن

برابر پارسی: آگاه کردن

معنی انگلیسی:
aim, direct, set, shift, turn

مترادف ها

address (فعل)
مخاطب ساختن، درست کردن، خطاب کردن، نشانی دادن، قراول رفتن، دستور دادن، اداره کردن، عنوان نوشتن، سخن گفتن، متوجه کردن

arrest attention (فعل)
متوجه کردن

فارسی به عربی

اعر , حول

پیشنهاد کاربران

متوجه داشتن
متوجه ساختن
مترادف، متوجه ساختن، معطوف ساختن

بپرس