متوجد. [ م ُ ت َ وَ ج ج ِ ] ( ع ص ) شکایت نماینده بیخوابی و جز آنرا. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). شکایت کننده از بیخوابی. ( ناظم الاطباء ). || اندوهگین. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ملول و محزون. و رجوع به توجدشود. || ناخوش و بیمار. ( ناظم الاطباء ).