متوافر. [ م ُ ت َ ف ِ ] ( ع ص ) بسیار و فراوان و وافر. ج ،متوافرون. یقال هم متوافرون ، ایشان بسیاراند. ( ناظم الاطباء ). بسیار. ( آنندراج ). بسیار. کثیر. فراوان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به توافر شود.