متهود. [ م ُ ت َ هََ وْ وِ ] ( ع ص ) توبه کننده. ( از آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). توبه کرده. ( ناظم الاطباء ). التایب. ( مهذب الاسماء ). || جهود شونده. ( آنندراج ). یهودی شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ) ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || برگشته از حق. ( ناظم الاطباء ). || کار نیکو نماینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). || آهسته در رفتار. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تهود شود.