متهتک. [ م ُت َ هََ ت ْ ت ِ ] ( ع ص ) رجل متهتک ، مرد بی پروای که ازرسوایی باک ندارد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بی پروا. رسوا. مفتضح. پرده دریده. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : دولت ز مهتر متهتک جدا سزد از تو جدا مباد که بس بی تهتکی.
سوزنی.
و از متهتکان قفچاق یکی بود که نام او بچمن بود. ( جهانگشای جوینی ).