متنزل

لغت نامه دهخدا

متنزل. [ م ُ ت َ ن َزْ زِ ] ( ع ص ) به درنگ و مهلت فرود آینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). آهسته و به درنگ فرودآینده. ( ناظم الاطباء ). فرود آینده و نازل شونده :
تأیید خدایی به تن او متنزل
اقبال سمایی به رخ او متوجه.
منوچهری.
رجوع به تنزل شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) فرود آینده ( بتانی ) نزول کننده جمع : متنزلین .

فرهنگ معین

(مُ تَ نَ زِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) فرود آینده ، نزول کننده .

فرهنگ عمید

نزول کننده، فرودآینده.

پیشنهاد کاربران

بپرس