متنبی
/motenabbi/
لغت نامه دهخدا
متنبی. [ م ُ ت َ ن َب ْ بی ] ( اِخ ) رجوع به ابوالطیب متنبی ،احمدبن حسین بن حسن بن عبدالصمد الجعفی الکندی در این لغت نامه و رجوع به روضات الجنات ص 61 و تتمه صوان الحکمة ص 185 و ابن الندیم و اعلام زرکلی ج 1 ص 110 چ 2 و معجم المطبوعات ج 2 ص 1615 و تاریخ گزیده ص 813 و خاندان نوبختی ص 195 و تاریخ ادبیات ادوارد براون ج 3 ص 595 شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) مردی که ادعای پیغمبری کند مدعی نبوت
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
سلیم
متنبی: واژه ای اربی ست با خاهان دروغین پیامبری در فارسی برابری دارد. کسی که خودش را به دروغ پیامبر خاند.
متنبی: واژه ای اربی ست با خاهان دروغین پیامبری در فارسی برابری دارد. کسی که خودش را به دروغ پیامبر خاند.