متنبی

/motenabbi/

لغت نامه دهخدا

متنبی. [ م ُ ت َ ن َب ْ بی ] ( ع ص ) دعوی نبوت کننده. ( آنندراج ). ادعای پیغمبری کننده. آن که ادعای نبوت و پیغمبری میکند. ( ناظم الاطباء ). آن که دعوی پیغامبری کند به دروغ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

متنبی. [ م ُ ت َ ن َب ْ بی ] ( اِخ ) رجوع به ابوالطیب متنبی ،احمدبن حسین بن حسن بن عبدالصمد الجعفی الکندی در این لغت نامه و رجوع به روضات الجنات ص 61 و تتمه صوان الحکمة ص 185 و ابن الندیم و اعلام زرکلی ج 1 ص 110 چ 2 و معجم المطبوعات ج 2 ص 1615 و تاریخ گزیده ص 813 و خاندان نوبختی ص 195 و تاریخ ادبیات ادوارد براون ج 3 ص 595 شود.

فرهنگ فارسی

شاعر معروف عرب ( و. کوفه ۳٠۳ - مقت. بیابان سماوه ۳۵۴ ه.ق . ) . وی در خدمت عضدالدوله دیلمی بسر برده و قصاید غرا در مدح وی سروده است . گویند هنگام بازگشت از ایران نزدیک کوفه کسانی از قبیله [ اسد ] بوی حمله کردند و همینکه مغلوب شد آهنگ فرار کرد غلامش بانگ بر آورد : نگذار بگویند در جنگ فرار کرد تو کسی هستی که این بیت را گفته ای : [ فالخیل و اللیل و البیدائ تعرفنی والحرب و الضرب و القرطاس و القلم .] متنبی بشنیدن شعر بمیدان نبرد برگشت و مرگ را استقبال کرد .
( اسم ) مردی که ادعای پیغمبری کند مدعی نبوت

فرهنگ معین

(مُ تَ نَ بّ ) [ ع . ] (اِفا. ) آن که ادعای نبوت کند.

فرهنگ عمید

کسی که دعوی نبوّت کند.

پیشنهاد کاربران

🔹 "متنبّی" در کارکرد استعاری و فرهنگی
در زبان عربی و حتی در متون فارسی، واژه ی متنبّی گاهی به صورت استعاره برای اشخاصی که خود را بیش از آنچه هستند جلوه می دهند استفاده می شود — به ویژه کسانی که ادعای رهبری معنوی، فکری یا اخلاقی دارند بی آن که صلاحیت یا مشروعیت واقعی داشته باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

📘 در متون کلاسیک، این واژه نماد غرور، ادعای بی پشتوانه، و جاه طلبی افراطی است.
🔹 کاربرد استعاری در فارسی معاصر ( پیشنهادی ) :
👈در فارسی امروزی، می شه از "متنبّی" به شکل استعاری برای اشاره به:
- پیشواهای جعلی فکری یا معنوی
- افرادی که با ادعاهای بزرگ، دیگران را فریب می دهند
- رهبران خودساخته ی فکری در فضای مجازی ( با طنز: �اینستا - متنبّی ها!� )

سلیم
متنبی: واژه ای اربی ست با خاهان دروغین پیامبری در فارسی برابری دارد. کسی که خودش را به دروغ پیامبر خاند.

بپرس