مُتناقض نما (paradox)
(یا: باطل نما) اصطلاحی در منطق و فلسفه، معادل پارادوکس که از واژه یونانی پارا para به معنی مخالف و دوکسا doxa به معنی عقیدۀ رایج گرفته شده است. در متون قدیم فلسفه اسلامی به آن شُبهه و خَرقِ اِجماع و در متون عرفانی شَطح می گفتند. پارادوکس یا متناقض نما قیاسی منطقی است که در آن از مقدمات به ظاهر پذیرفتنی و با استدلالی به ظاهر درست نتیجه ای ناپذیرفتنی یا متناقص و ناسازگار به دست می آید. علت آن یا اشکال در مقدمات قیاس است، یا استنتاج آن غلط است و یا نتیجه ای که به ظاهر نادرست می آید، در واقع قابل توجیه است. در تعریف پارادوکس همچنین گفته اند که مطلب یا عبارتی است که در ظاهر متناقض و ناسازگار و خلاف عقل سلیم است بی آنکه الزاماً غلط باشد. از پارادوکس های مشهور یکی پارادوکس دروغگو است. گویند در یونان باستان یکی از اهالی جزیره کرت گفته بود «همۀ اهالی کرت دروغگو هستند» و چون گوینده این حرف خود اهل کرت بود پس این سخن او هم دروغ بود که نتیجه می شود «همه اهالی کرت راستگو» هستند که در این صورت حرف گوینده هم که گفته بود همه اهالی کرت دروغگو هستند، راست است و اینهمه به یک دور باطل می انجامد. امروزه پارادوکس به صورت «آنچه من می گویم دروغ است» مطرح می شود که اگر راست بگوید دروغ گفته است و اگر دروغ بگوید راست گفته است. به این پارادوکس در متون قدیمی فلسفه اسلامی «شبهه جذر اصم» می گفتند. پارادوکس مشهور دیگر پارادوکس بی نهایت یا پارادوکس نفی حرکت زنون، فیلسوف یونانی، است، که می گوید هر جسمی اگر بخواهد از نقطه الف به نقطه ب برسد باید نخست نصف این مسافت را بپیماید و سپس نصفِ نصفِ آن را که تا بی نهایت قابل تقسیم است و نتیجه می گیرد که جسم اصولاً نمی تواند حرکت کند. پارادوکس مشهور دیگر پارادوکس مجموعۀ همه مجموعه هاست که به نفی مجموعه یا مجموعه تهی می رسد. این پارادوکس شبیه شبهه ابن کمونه یا شبهه شریک باری در متون فلسفی است که مصداقی در خارج ندارد و در واقع نوعی مجموعۀ تهی است.
(یا: باطل نما) اصطلاحی در منطق و فلسفه، معادل پارادوکس که از واژه یونانی پارا para به معنی مخالف و دوکسا doxa به معنی عقیدۀ رایج گرفته شده است. در متون قدیم فلسفه اسلامی به آن شُبهه و خَرقِ اِجماع و در متون عرفانی شَطح می گفتند. پارادوکس یا متناقض نما قیاسی منطقی است که در آن از مقدمات به ظاهر پذیرفتنی و با استدلالی به ظاهر درست نتیجه ای ناپذیرفتنی یا متناقص و ناسازگار به دست می آید. علت آن یا اشکال در مقدمات قیاس است، یا استنتاج آن غلط است و یا نتیجه ای که به ظاهر نادرست می آید، در واقع قابل توجیه است. در تعریف پارادوکس همچنین گفته اند که مطلب یا عبارتی است که در ظاهر متناقض و ناسازگار و خلاف عقل سلیم است بی آنکه الزاماً غلط باشد. از پارادوکس های مشهور یکی پارادوکس دروغگو است. گویند در یونان باستان یکی از اهالی جزیره کرت گفته بود «همۀ اهالی کرت دروغگو هستند» و چون گوینده این حرف خود اهل کرت بود پس این سخن او هم دروغ بود که نتیجه می شود «همه اهالی کرت راستگو» هستند که در این صورت حرف گوینده هم که گفته بود همه اهالی کرت دروغگو هستند، راست است و اینهمه به یک دور باطل می انجامد. امروزه پارادوکس به صورت «آنچه من می گویم دروغ است» مطرح می شود که اگر راست بگوید دروغ گفته است و اگر دروغ بگوید راست گفته است. به این پارادوکس در متون قدیمی فلسفه اسلامی «شبهه جذر اصم» می گفتند. پارادوکس مشهور دیگر پارادوکس بی نهایت یا پارادوکس نفی حرکت زنون، فیلسوف یونانی، است، که می گوید هر جسمی اگر بخواهد از نقطه الف به نقطه ب برسد باید نخست نصف این مسافت را بپیماید و سپس نصفِ نصفِ آن را که تا بی نهایت قابل تقسیم است و نتیجه می گیرد که جسم اصولاً نمی تواند حرکت کند. پارادوکس مشهور دیگر پارادوکس مجموعۀ همه مجموعه هاست که به نفی مجموعه یا مجموعه تهی می رسد. این پارادوکس شبیه شبهه ابن کمونه یا شبهه شریک باری در متون فلسفی است که مصداقی در خارج ندارد و در واقع نوعی مجموعۀ تهی است.
wikijoo: متناقض_نما