[ویکی فقه] متمم جعل، تتمیم جعل اوّل به وسیله جعل دوم برای استیفای غرض مولا می باشد. و در اصول فقه کاربرد دارد.
این اصطلاح، از ابتکارات محقق «مرحوم نایینی » است. وی در تعریف آن آورده است:متمم جعل به معنای تتمیم جعل اولی به واسطه جعل ثانوی است، از آن رو که جعل اولی مستوفی به تمام غرض مولا نیست، پس نتیجه می گیریم که این دو امر، امتثال و عقاب واحد دارند. به بیان دیگر، متمم جعل یعنی آن که جعل اول را تکمیل و تتمیم می کند و نقطه ابهام در مورد جعل اول را برای مکلف، به واسطه جعل دوم تبیین می نماید.
اغراض مولا در اوامر
اعمالی که بندگان بر اساس اوامر مولا انجام می دهند و دارای مصلحت نیز می باشد، گاهی غرض مولا به انجام آن ها با قید و خصوصیتی که در غرض وی نهفته است، تعلق می گیرد، و گاه نیز غرض مولا به ایجاد طبیعت عمل با قطع نظر از هر قید و خصوصیتی تعلق می گیرد.فرض اول دو صورت دارد:۱. گاهی در مقام بعث (اثبات، بیان)، تقیید دلیل ممکن است، مانند:تقسیمات اولیه واجب ؛۲. گاهی در مقام بیان و انشا، تقیید دلیل محال است، مانند:تقسیمات ثانویه.در صورت دوم که تقیید دلیل محال است، بر مولا فرض است که غرض اصلی خود را به جعل و انشای دیگری، به دنبال انشای اول به بندگان ابلاغ کند. این جعل و انشای ثانوی را متمم الجعل می گویند؛ یعنی تکمیل کننده جعل اول مولا. این گونه متمم الجعل را در اصطلاح، تقیید نمی نامند، زیرا تقیید مصطلح آن است که خود خطاب اولی قابل تقیید باشد و حال آن که در این جا چنین نیست، اگر چه نتیجه آن با تقیید اصطلاحی که موجب تضییق دایره متعلق می شود یکی است، زیرا متمم الجعل هم سبب تضییق دایره مراد متکلم و مولا می گردد، از این رو به آن نتیجة التقیید گفته می شود. نتیجه متمم جعل گاهی تقیید است، مانند مثال اوّل از مثال های زیر، و گاه اطلاق است، مانند مثال دوم و سوم.
بیان نمونه
۱. اگر به نظر مولا خصوص قصد قربت در خواندن نماز اهمیت داشته باشد، ولی نتواند امر «صل» را به قصد امتثال مقید کند، یعنی نتواند بگوید «صلّ بقصد امتثال الامر»، زیرا خلف یا دور لازم می آید، باید مقصودش را با متمم الجعل برساند؛ یعنی ابتدا بگوید:«صل» و به ذات عمل دعوت کند و بار دوم بگوید:«افعل صلوتک بقصد امتثال الامر». در این جا نتیجه متمم جعل، تقیید است؛ یعنی نمازی که قصد امتثال در آن باشد منظور است نه هر نمازی.۲.در باب جهر و اخفات ، و قصر و اتمام نماز، اگر کسی بداند باید نماز را اخفاتی به جا آورد، اما با این حال، آن را به عمد، جهری به جا آورد و یا به عکس، نمازش باطل است.۳. اگر کسی بداند که در سفر ، باید نماز را قصر بخواند، اما آن را تمام بخواند، نمازش باطل است. هر یک از ادله مورد حکم به وجوب جهر یا اخفات یا وجوب قصر یا اتمام، مشروط و مقید به علم می باشد، ولی تقیید الخطاب به علم به حکم، محال است، بنابراین مرحوم « محقق نایینی » می گوید:در این سه مورد، از متمم الجعل استفاده نموده و آن را نتیجة التقیید می نامیم.
این اصطلاح، از ابتکارات محقق «مرحوم نایینی » است. وی در تعریف آن آورده است:متمم جعل به معنای تتمیم جعل اولی به واسطه جعل ثانوی است، از آن رو که جعل اولی مستوفی به تمام غرض مولا نیست، پس نتیجه می گیریم که این دو امر، امتثال و عقاب واحد دارند. به بیان دیگر، متمم جعل یعنی آن که جعل اول را تکمیل و تتمیم می کند و نقطه ابهام در مورد جعل اول را برای مکلف، به واسطه جعل دوم تبیین می نماید.
اغراض مولا در اوامر
اعمالی که بندگان بر اساس اوامر مولا انجام می دهند و دارای مصلحت نیز می باشد، گاهی غرض مولا به انجام آن ها با قید و خصوصیتی که در غرض وی نهفته است، تعلق می گیرد، و گاه نیز غرض مولا به ایجاد طبیعت عمل با قطع نظر از هر قید و خصوصیتی تعلق می گیرد.فرض اول دو صورت دارد:۱. گاهی در مقام بعث (اثبات، بیان)، تقیید دلیل ممکن است، مانند:تقسیمات اولیه واجب ؛۲. گاهی در مقام بیان و انشا، تقیید دلیل محال است، مانند:تقسیمات ثانویه.در صورت دوم که تقیید دلیل محال است، بر مولا فرض است که غرض اصلی خود را به جعل و انشای دیگری، به دنبال انشای اول به بندگان ابلاغ کند. این جعل و انشای ثانوی را متمم الجعل می گویند؛ یعنی تکمیل کننده جعل اول مولا. این گونه متمم الجعل را در اصطلاح، تقیید نمی نامند، زیرا تقیید مصطلح آن است که خود خطاب اولی قابل تقیید باشد و حال آن که در این جا چنین نیست، اگر چه نتیجه آن با تقیید اصطلاحی که موجب تضییق دایره متعلق می شود یکی است، زیرا متمم الجعل هم سبب تضییق دایره مراد متکلم و مولا می گردد، از این رو به آن نتیجة التقیید گفته می شود. نتیجه متمم جعل گاهی تقیید است، مانند مثال اوّل از مثال های زیر، و گاه اطلاق است، مانند مثال دوم و سوم.
بیان نمونه
۱. اگر به نظر مولا خصوص قصد قربت در خواندن نماز اهمیت داشته باشد، ولی نتواند امر «صل» را به قصد امتثال مقید کند، یعنی نتواند بگوید «صلّ بقصد امتثال الامر»، زیرا خلف یا دور لازم می آید، باید مقصودش را با متمم الجعل برساند؛ یعنی ابتدا بگوید:«صل» و به ذات عمل دعوت کند و بار دوم بگوید:«افعل صلوتک بقصد امتثال الامر». در این جا نتیجه متمم جعل، تقیید است؛ یعنی نمازی که قصد امتثال در آن باشد منظور است نه هر نمازی.۲.در باب جهر و اخفات ، و قصر و اتمام نماز، اگر کسی بداند باید نماز را اخفاتی به جا آورد، اما با این حال، آن را به عمد، جهری به جا آورد و یا به عکس، نمازش باطل است.۳. اگر کسی بداند که در سفر ، باید نماز را قصر بخواند، اما آن را تمام بخواند، نمازش باطل است. هر یک از ادله مورد حکم به وجوب جهر یا اخفات یا وجوب قصر یا اتمام، مشروط و مقید به علم می باشد، ولی تقیید الخطاب به علم به حکم، محال است، بنابراین مرحوم « محقق نایینی » می گوید:در این سه مورد، از متمم الجعل استفاده نموده و آن را نتیجة التقیید می نامیم.
wikifeqh: متمم_جعل