متمرکز کردن
مترادف متمرکز کردن: تمرکز دادن، یک جاجمع کردن نیرو، امکانات
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
مترادف ها
خلاصه کردن، متمرکز کردن، مجسم کردن، صورت خارجی به چیزی دادن
میزان کردن، متمرکز کردن، متمرکز کردن توجه، بکانون اوردن
تثبیت کردن، متمرکز کردن، محکم کردن
متمرکز کردن، تمرکز دادن، در مرکز جمع کردن
متمرکز کردن، تمرکز دادن، تغلیظ کردن
متمرکز کردن، محلی کردن، موضعی ساختن، محدود بیک ناحیه کردن، در یک نقطه جمع کردن
فارسی به عربی
استقطاب
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید