متمرن

لغت نامه دهخدا

متمرن. [ م ُ ت َم َرْ رِ ] ( ع ص ) خوی گیرنده بر چیزی. ( آنندراج ) ( ازمنتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || صاحب فضل. ( آنندراج ). || افزون و زیاده و فراوان. || برکنار. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || مستعمل و معمول. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - خوی گیرنده بر چیزی عادت پذیر . ۲ - صاحب فضل جمع : متمرنین .

فرهنگ عمید

خوی گرفته، معمول، رایج.

پیشنهاد کاربران

بپرس