متمایل کردن


معنی انگلیسی:
incline, predispose, prepossess

مترادف ها

incline (فعل)
چسبیدن، تمایل داشتن، خم کردن، کج کردن، سرازیر کردن، مستعد شدن، شیب دادن، متمایل کردن

فارسی به عربی

منحدر

پیشنهاد کاربران

بپرس