ای سپس مال و آز مانده شب و روز
نیستی الاکه سایه متمایل.
ناصرخسرو.
جلوه کنان میروی و باز نیایی سرو ندیدم بدین صفت متمایل .
سعدی.
|| در خم و چم شونده ، مأخوذ از تمایل بمعنی خمیدن. ( غیاث ) ( آنندراج ). || کج شده و خمیده شده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تمایل شود. || میل و خواهش کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). میل کرده و راغب شده و مایل گشته. ( ناظم الاطباء ). گرایسته. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).