متماسح

لغت نامه دهخدا

متماسح. [ م ُ ت َس ِ ] ( ع ص ) با هم راست شونده در سخن. ( آنندراج ) ( ازمنتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). صاف و راست با همدیگر. ( ناظم الاطباء ). || با هم دست دهنده درخرید و فروخت و عهد و پیمان. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تماسح شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس