متمار

لغت نامه دهخدا

متمار. [ م ُ ت َ مارر ] ( ع ص ) کشتی گرفته. ( ناظم الاطباء )؛ هما متماران ؛ یعنی آن دو با یکدیگر کشتی میگیرند. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس