متلول. [ م َ ] ( ع ص ) ثور متلول ، گاو استوارخلقت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ذیل اقرب الموارد ). گاو فربه استوارخلقت. ( ناظم الاطباء ). || نعت است از تل [ت َ ل ل ]. یقال تله للجبین کما یقال کبه لوجهه. ( منتهی الارب ). بر زمین زننده کسی را یا بر گردن و روی افکننده. ( آنندراج ). به روی افکنده. ( ناظم الاطباء ).