متقهل. [ م ُ ت َ ق َهَْ هَِ ] ( ع ص ) رجل متقهل ؛ مرد گوشت براستخوان خشک شده و بدحال. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بدحال. ( آنندراج ). || فقیر و تهی دست. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ). || خوار و ذلیل. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). رجوع به تقهل شود.