متقبل
/motaqabbel/
مترادف متقبل: پذیرا، ذمه دار، عهده دار، پذیرنده، قبول کننده
برابر پارسی: پیمان پذیر، پذیرا، پذیرنده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- متقبل شدن ؛ پذیرفتن. بپذیرفتن. متعهد شدن. برعهده گرفتن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - پذیرنده قبول کننده . ۲ - آنکه کاری را بر عهده گیرد جمع : متقبلین .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. عهده دار.
مترادف ها
مسئول، متعهد، متقبل
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید