متفنن

/motefannen/

لغت نامه دهخدا

متفنن. [ م ُ ت َ ف َن ْن ِ ] ( ع ص ) رجل متفنن ؛ مرد ذوفنون. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مرد ذوفنون که دارای علوم و فنون وصنایع گوناگون باشد. ( ناظم الاطباء ). || کسی که بوالهوسی میکند و هر کار و دانشی را تمام ناکرده و به انجام نارسانیده به کار و دانش دیگر می پردازد. ( ناظم الاطباء ). || به علوم و فنون مختلف اشتغال ورزنده. || گونه گون شونده. || ببازیها و سرگرمی های گوناگون مشغول شونده.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - گوناگون شونده .۲ - ببازیها و تفریحات گوناگون مشغول شونده . ۳ - کسی که بعلوم و فنون مختلف اشتغال ورزد جمع : متفننین .

فرهنگ معین

(مُ تَ فَ نِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - کسی که حرفه های گوناگون بلد باشد. ۲ - کسی که به کاری یا هنری از روی تفنن بپردازد.

فرهنگ عمید

کسی که از روی تفنن و اتفاقی به کاری می پردازد.

پیشنهاد کاربران

بپرس