متفرج
لغت نامه دهخدا
متفرج. [ م ُ ت َ ف َرْ رِ ] ( ع ص ) کسی که می نگرد. بیننده و ناظر. ( ناظم الاطباء ). || کسی که می آزماید و سیر و گردش میکند. ( ناظم الاطباء ). || کسی که شادمانی می نماید. ( ناظم الاطباء ). جوینده خوشی و گشایش خاطر. || گشایش یابنده از تنگی و دشواری. ( فرهنگ فارسی معین ). || آن که از همراهی با دوستان کاهلی میکند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
(مُ تَ فَ رِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - گشایش یابنده (از تنگی و دشواری ). ۲ - گشایش خاطر یابنده . ۳ - خوشی جوینده .
فرهنگ عمید
۲. شادی کننده.
تفرجگاه.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید