متغمس

لغت نامه دهخدا

متغمس. [ م ُ ت َ غ َم ْ م ِ ] ( ع ص ) در آب فرو رفته و غوطه ور شده و غرق شده. || رنگ کرده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). || متغمس فی السواد؛ خود را آراسته با لباس سیاه. ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

پیشنهاد کاربران

بپرس