متغدن. [ م ُ ت َ غ َدْ دِ ] ( ع ص ) خمنده و میل نماینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). جنبان و متزلزل. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تغدن شود.