متعمد. [ م ُ ت َ ع َم ْ م ِ ] ( ع ص ) آهنگ کاری کننده. ( از منتهی الارب ). کسی که با تحمل و وقار کار می کند و با قصد و آهنگ مشغول کار می گردد. کسی که جد و جهد می کند و بطور عمد و دانسته کار می کند. ( ناظم الاطباء ). قصد کننده کاری را. و رجوع به تعمد شود.
فرهنگ فارسی
کسی که ازروی عمدوقصدکاری بکند ( اسم ) کاری را بعمد انجام دهنده از روی قصد کار کننده جمع : متعمدین .