متعلم
/mote~allem/
مترادف متعلم: آموزنده، دانش آموز، تلمیذ، دانشجو، شاگرد، طلبه، متلمذ
متضاد متعلم: معلم
برابر پارسی: شاگرد، آموزنده، ادب آموز
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) تعلیم گیرنده آموزنده شاگرد : یکی را از متعلمان کمال بهجتی بود
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید