متعلقه
/mote~alleqe/
مترادف متعلقه: زن، همسر، زوجه، خانم
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) مونث متعلق : ۲ - زن شخص زوجه : بابا پیروک و متعلقه اش ( آدم و حوا ) ویلان و سرگردان سیر بیابانها همی کنند . جمع : متعلقات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم، صفت ) همسر مرد، عیال، زوجه.
پیشنهاد کاربران
زن وابسته به شوهر
در پاسخ ملک زاده:
ابنجا تعلق به معنی مال کسی بودن با مالک کسی بودن نیست بیشتر به معنی وابسته کسی بودن هست
ابنجا تعلق به معنی مال کسی بودن با مالک کسی بودن نیست بیشتر به معنی وابسته کسی بودن هست
:در بکار گرفتن به همسر و زن اشتباه ، هیچ زن یا انسانی متعلق یا مالک نیست ، برای زن کلمه ( همسر ، نیمه دیگر ) مناسب تر است
متعلق به
تعلق داشتن ب کسی
مال کسی بودن ( صاحب کسی بودن )
خانم، همسر
منتسب ، مربوط شدن
هم خانواده لغت تعلق
مثلا: تعلق خاطر
مثلا: تعلق خاطر
وابسته بودن به کسی