متعفن شدن


مترادف متعفن شدن: بدبو شدن، بویناک شدن، گندیدن، گندیده شدن

مترادف ها

become fetid (فعل)
متعفن شدن

putrefy (فعل)
فاسد شدن، متعفن شدن، چرک کردن، پوسیدن، گندیدن، چرک نشستن، گنداندن

پیشنهاد کاربران

بپرس