متعفف. [ م ُ ت َ ع َف ْ ف ِ ] ( ع ص ) متقی و پارسا. ( آنندراج ) ( غیاث ). پارساو پاکدامن پرهیزگار و کسی که سعی میکند خود را پا»دامن بنماید. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) : دهقانی بود متدین و مصلح متعفف و مفلح. ( سندبادنامه ص 212 ). و رجوع به تعفف شود.